در شهرصفحه اول

اینترنت سرای من است

گپ و گفتی با «علیرضا ۲۴»

Pooyan Tabatabaei پویان طباطبایی
Pooyan Tabatabaei
پویان طباطبایی

پویان طباطبایی
تورنتو – کانادا
****

یک سال پیش به دعوت دوست مشترکی، قراری کاری گذاشتیم. ده دقیقه دیر رسید. آمد، نشست و حرفهایم را درباره تولید یک کلیپ ویدویی گوش داد. بدون هیچ هیجانی، چند پیشنهاد داد و گفت که به علت مشغله کاری نمیتواند در پروسه تولید شرکت کند. برایم سخت بود که قبول کنم، این همان دوست طناز و پر سر و صداي دوست مشترکمان است. چند ماه گذشت و شبی به اصرار همان دوست مشترک، بدون هیچ علاقه ای، یکی از کلیپ های دوست دیگرمان  یعنی «علیرضا ۲۴» را نگاه کردم. دیدمش تا  به قولی شرش کنده شود و اگر باز،  بازجویی شدم، جوابی داشته باشم که بله، فلان کار را دیده ام. به خودم که آمدم شاید ۹ یا ۱۰ کلیپ پخش شده بود و حدود ۴۰ دقیقه ای خنده کنان جلوی صفحه مانیتور نشسته بودم.

حالا، یعنی یکسال بعد از جلسه کاریمان، روی صندلی همیشگی این روزهایم، در کافه ای در شمال تورنتو نشسته ام و بوی قهوه مطبوع حالم را جا می آورد. باز هم ده دقیقه دیر کرده است. می آید، می نشیند روبرویم، مثل همیشه ساکت و آرام است. همان جوان خوش فکری که با تولیدات کوتاه تصویریش، بیش از صد هزار علاقمند و طرفدار دارد. از آخرین لحظات هم استفاده میکند تا ارتباطش با اینترنت قطع نشود. دستگاه ضبط صدا را روی میز میگذارم. با دستی لیوان قهوه را برمیدارم و با چشم اشاره ای به دستگاه میکنم. موبایلش را در جیب میگذارد و و با سر پاسخ میدهد و چراغ قرمز ماشین ضبط، روشن میشود.

alireza24h
Alireza 24

چرا علیرضا ۲۴؟ چرا علیرضا مثلا ۲۵ نه؟

خب عدد مورد علاقه من بود. انتخابش کردم. واقعیت این هست که برایش دلیل داشتم، اما فعلا نمیخواهم درباره اش حرف بزنم.

یادت هست اولین پستی که روی Youtube گذاشتی، چی و چه موقع بود؟

بله، یادم هست، مارچ ۲۰۱۱ که میشود فروردین ۹۰ و درباره سال تحویل بود.

جدی بود و تبریک گفتی یا مثل کارهای بعدی با موضوع سال نو هم شوخی کرده بودی؟

شوخی بود، درباره واکنش آدمها نسبت به سال تحویل بود. یکی دیگر هم کار کردم که چرا دعای سال تحویل، عربی هست؟ چون نوروز یک سنت ایرانی هست.

از کجا اولین ویدئو را فرستادی؟

از کانادا

آمدی که بمانی یا تصمیم داری برگردی به ایران؟

فکر نمیکنم که هیچ مهاجری بتواند به این سؤال با قاطعیت جواب بدهد. من از ایران با تصمیم ماندن در کانادا آمدم. فکر میکردم قرار است که اینجا همه چیز خوب باشد و یا درست بشود، اما حالا میبینم که هرجا سختی ها و خوبی های خودش را دارد. آدم باید ببیند کجا با شرایطی که مدنظر دارد، نزدیکترست، بعد برود و آنجا بماند.

پس در این مدت اتفاق هایی افتاد، که نظرت را تغییر داد؟

من بیشتر به این نتیجه رسیده ام که شاید به یک جای خاص، تعلق ندارم و میتوانم هرجایی زندگی کنم. دیگر به مکان، وابستگی خاصی ندارم. چون خودم اینترنتی شدم و در فیسبوک زندگی می کنم.

مهاجرت از نگاه تو به عنوان یک مهاجر، مقوله کمدی نیست؟

مهاجرت بیشتر یک پدیده تراژیک است. نمیدانم واقعا، اما در حال حاضر این دید را به زندگی دارم که خوب و بد، مثبت و منفی، همه با هم یک پکیج هستند. آدم اگر بخواهد راحت باشد، باید همه چیز را از بالا نگاه کند.

با چه انگیزه و ایده ای تصمیم گرفتی پست ویدئویی در «یوتوب» بگذاری؟

من با دوستانم، یک سری فیلمهای کوتاه و ویدئوهای کمدی می ساختیم و خودمان دورهمی نگاه می کردیم و می خندیدیم. کم کم با مقوله «یوتوب» آشنا شدم و دیدم عده زیادی از خودشان به زبان انگلیسی فیلم می گذارند و به نظرم خیلی کار جالب و باحالی آمد. از طرفی چون تعداد این ویدئوها به زبان فارسی کم بود، منم یک روز گفتم شاید جالب باشد دیگران هم کارهای من را ببینند. این شد که پست کردم ببینم چطور میشود.

از چه زمانی کار برایت جدی شد و فکر کردی باید این راه را ادامه بدهی؟

راستش از همان روز اول، هدفم این بود که کار را جدی دنبال کنم، اما وقتی که یکی از ویدئوها گرفت و خیلی دیده شد، با احتیاط عمل کردم و هر روز این احتیاط بیشتر شد تا جایی که الان مدتی هست که کاری تولید نکردم.

Alireza 24
Alireza 24

این ویدئویی که می گویی یکدفعه خیلی دیده شد و تو تبدیل شدی به «علیرضا 24 » معروف، کدام است؟

یک ویدئو بود به نام «سوال جواب های مسخره فیسبوکی».

چقدر بیننده و دنبال کننده داری؟

در فیسبوک حدود ۸۰ هزار نفر، در یوتوب حدود ۱۹هزار نفر

چه هدفی از تولید این ویدئو ها داری و میخواهی چه کار کنی؟

دوست دارم این لحظات خوب را با دیگران هم به اشتراک بگذارم. وقتی یک پست جدید میگذارم، خودم خوشحال میشوم، دیگران هم اگر خوشحال بشوند، خوشحالی من بیشتر میشود و دوستهای بیشتری پیدا می کنم. فکر می کنم کار فیسبوک هم تا همین حد هست و جدی تر نیست.

گفتی در فیسبوک زندگی میکنی، سریال های ایرانی را دنبال میکنی؟ در کار جدید میرباقری هم، با کشور فیسبوک شوخی میشود، دیده ای؟

نه متاسفانه کارهای ایران را دنبال نمیکنم. البته فکر می کنم فیسبوک الان پرجمعیت ترین کشور دنیاست.

بهترین کامنتی که تا حالا گرفتی، چه بوده؟ و یا کامنتی که کار را نقد کرده و مفید هم بوده باشد؟

بهترین کامنت یادم نیست، همه کامنت ها خوب بوده. اما درباره نقد، کاملا یادم هست. بیشتر ایرادات تکنیکی بوده، از مدل خط و تایپ فارسی که انتخاب کرده بودم تا تناسب رنگ لباس و پس زمینه. نقدهای حرفه ای در اندازه‌ همین ویدئوهای ساده که کمک زیادی کرد.  یکسری هم توقعات بیننده ها بوده، مثل: صدا کم است یا جوک ها را بیشتر کنید. اینها کمک کرد که به مرور تغیراتی در نحوه تولید بدهم. البته یک گروه هم هستند که فقط فحش میدهند. گروهی هم هستند که همیشه فحش می‌دهند! آنها هم اگر بگویند مشکلشان چه هست، سعی می‌کنم برطرف کنم؛ ما «دوشواری» نداریم!

در روز چند تا پیام خصوصی میگیری؟ چون من هر وقت که تو را در جاهای مختلف دیدم با گوشی موبایلت به پست گذاشتن مشغول بودی.

آره، این، هم خوبه و هم بد. گاهی فکر میکنم اگر این گوشی را از من بگیرند، چکار میخواهم بکنم؟ فکر میکنم که خیلی وابسته شدم. از طرفی هم خوب ست چون همیشه از حال دوستان، رفقا و اطرافیان باخبرم.

از این پیام های خصوصی، چندتا پیام عاشقانه هستند؟

روزانه که نه، اما ماهانه چندتایی میرسد. هنوز به روزانه نرسیده. البته همه پیام ها، عاشقانه هست اما از لحاظ «اونجوری»، چندتا در ماه.

Alireza 24
Alireza 24

چقدر «علیرضا ۲۴» با علیرضای واقعی فرق می کند؟

تقریبا از نظر همه، خیلی فرق میکند. ولی جالب این است که برای من خیلی فرق نمی کند. شاید دو روی یک سکه باشند. به نظرم هردو یکی هستند، اما این را قبول دارم که من خودم به شخصه خیلی آرامتر از ویدئو بلاگ هایم هستم. البته خیلی طول میکشد تا من در یک جمع احساس راحتی کنم و به شر و شوری کارهایم برسم. نکته دیگر این هست که فکر میکنم چرا در جمع من حرف بزنم و سر بقیه را درد بیاورم؟ در ویدئو ها راحت هستم چون اگر کسی دوست نداشته باشد، نگاه نمی‌کند! در واقع وقت کسی را نمیگیرم. به خودم اجبار نمیکنم اما ناخود آگاه این اتفاق می افتد، زمانی که دارم ویدئو می‌سازم، مثل این ست که سر کار می‌ٰروم! لباس کار می پوشم و شروع می کنم.

برخورد خانواده با این ویدئوها چطور بود؟ مثلا مامانت میرفت خانه خاله، پز تو و این ویدئوها را میداد؟ و یا اینکه میخواستند تو دکتر بشوی؟

مشکلی با ویدئوها نداشتند. به نظرم کارها را دوست داشتند، اما پز هم نمیدادند. اصولا چون این کار جانبی بوده، مشکلی پیش نیامد. اما خودم دوست ندارم که از من تعریف کنند. اصلا دوست ندارم جایی که من هستم، کارهایم نمایش داده بشود. احساس بدی می کنم.

گفتی این کارها جانبی هست. آیا برای تو کار جانبی هست و یا برای خانواده؟

واقعیت این هست که الان یک کار جانبی هست، اما دوست دارم در مرحله بعد تولید بزرگتر بشود و مستمر. مثل یک «شو» و یا یک برنامه هفتگی. بالاخره با این تجربیاتی که در این مدت، از مخاطب بدست آوردم، دوست دارم کار بهتری تولید کنم.

در کارت رقیب هم داری؟

رقیب به آن معنا نه، اما افراد دیگری هم هستند که چنین کارهایی میکنند.

کارهایشان را دنبال میکنی؟

کارهایشان را دنبال میکنم. البته بیشترشان دوست های خودم هستند. از طریق اینترنت آشنا شدیم و کار همدیگر را دنبال میکنیم. متاسفانه الان خیلی تعدادشان کم شده، تعداد کسانیکه چنین ویدئوهایی تولید میکنند.

برای این تولیدات چه اسمی گذاشتی؟

ویدئو بلاگ

ویدئو بلاگ که خیلی اسم کلی هست. اگر بخواهی یک برنامه یا «شو» بسازی اسمش را چه میگذاری؟

این سخت ترین سوال ممکن بود. واقعا نمی دانم. کلا اسم انتخاب کردن خیلی سخت هست.

کمی درباره نحوه تولید صحبت کنیم. آیا متن کامل داری و یا سرفصل ها را میدانی و بداهه کار میکنی؟

شده که یکی دوتا کار بداهه باشد، اما باقی همه متن دارند.

متریال کار را چطور جمع میکنی؟

اتفاقهایی که برایم می افتد و یا چیزهایی که میبینم و به نظرم جالب هستند را یادداشت میکنم، بعد بر اساس موضوع برای هرکدام یک فایل درست میکنم. وقتی متریال موجود در یک فایل زیاد میشود، می نشینم و کار میکنم. معمولا اینطوری نیست که بگویم امروز میخواهم درباره فلان موضوع ویدئو بسازم، بعد بنشینم و بنویسم و بسازم.

در ویدئو بلاگ ها اصولا تنهایی و رو به دوربین صحبت میکنی، اما چندباری هم بوده که از ۲ نفر دیگر هم استفاده کردی، کدام نوع تولید راحت تر است؟ و بیننده ها کدام را بیشتر دوست دارند؟

جفت شان را دوست دارم. اگر از کسی استفاده کردم، به نظرم حتما نیاز بوده. خب انفرادی ها اصولا تولید راحت تری هست چون روبروی دوربین نشستی و ضبط میکنی. پیام ها و آمارها نشان می دهد مردم بیشتر تولیدات انفرادی را دوست دارند. به نظر میرسد که حالت استند آپ کمدی را بیشتر پسندیدند تا آیتم.

افراد دیگری که مثل تو چنین ویدئو بلاگ هایی میسازند را هم دنبال میکنم. عموما کارهایشان حول رفتار ایرانیان خارج از کشور و موضوعات دم دستی است. اما تو میروی دنبال داستانهای خیلی جدی و یا رفتارهایی که بخشی از فرهنگ ما شده. منظورم این هست که پشت نگاه طنزی که به موضوع داری، یک فکر خوابیده و لایه دومی در تولیدات تو هست که در کارهای بقیه کمتر و یا ضعیف تر دیده میشود. به طور مثال داستان «پوریای ولی» که به نظرم یکی از بهترین کارهای توست. چقدر به این نگاه فکر می کنی؟

یک سری اتفاقات و یا موضوعاتی بوده که برای خودم خنده دار بودند و یا جای سوال داشتند که درباره آنها یک یا شاید چندتا ویدئو تولید کردم. مثلا همین «پوریای ولی» از همان دسته تولیداتی بود، که گروهی را ناراحت کرد، چون برای آنها جنبه اسطوره داشت. فکر کرده بودند که به این شخصیت بی احترامی شده، درصورتی که اصلا اینطوری نبود، تنها یک نگاه متفاوت به این داستان بود و طرح چند سوال با چاشنی طنز. به هر حال من همیشه دنبال کارهایی رفتم که برای خودم یک وقت سوال و یا دغدغه بوده است.

الان که ۱۰۰ هزار طرفدار داری، برنامه ها را با آزادی قبلی می سازی؟ مثل وقتی که اینقدر طرفدار نداشتی یا این روزها خودت را سانسور میکنی؟

سانسور! …… شاید، آره. من سعی می کنم که وقتی ویدئو میسازم، چیزی مینویسم و یا کاری میکنم، کسی ناراحت نشود. آن موضوع و مساله را “شخصی” تلقی نکند. برای همین حواسم به چیزی که در نهایت منتشر میکنم، خیلی هست.

در رابطه با «جام جهانی» کاری ساختی؟

یک ویدئو کوتاه درباره بازی ایران و آرژانتین ساختم. اما در جام جهانی بیشتر توییت کردم. کل کل و از این حرف ها.

در دنیای مجازی، کجاها بیشتر فعال هستی؟

به جز «یوتوب» که کارها را آنجا میگذارم، اینستگرام را دنبال میکنم. فیسبوک هم بیشتر به خاطر همان صفحه ویدئوها. توئیتر را هم فقط در جام جهانی استفاده کردم وگرنه مدتها بود که خاک میخورد.

گفتی که تولیداتت دارد کم و کمتر میشود، آیا تصمیم داری کلا روند تولید را نگه داری تا با یک مجموعه جدی برگردی، و یا منتظره کارهای دیگری از تو باشیم؟

متاسفانه ویدیوبلاگ‌ها داره کم‌تر میشه. اما این روزها دارم با جدیت به یک پروژه مستمر فکر میکنم. یک کاری که بصورت چند قسمت و یا فصلی تولید بشه، مثلا ۶ تا برای سیزن اول.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫5 دیدگاه ها

  1. من از دوسال پیش علیرضا 24 رو دنبال میکنم وتا الان بشیتر ویدو هاش رودیدم. خیلی لذت بخشه که بعد از کلاس های سنگین درس خونه بیای و یه ویدیو بلاگ از علیرضا 24 رو با خیال راحت نگاه کنی.در بعضی موارد باهاش هم نظر هستم و از طرز فکرش خیلی خوشم میاد. امیدوارم همیشه موفق باشه و به کارش ادامه بده .ما طرفدار ها منتظر یه کار پرقدرت ازت هستیم علیرضا.

  2. علیرضا24 دردای جوونای الان و مشکلات فرهنگی رو طوری بیان میکنه که همیشه دوست داشتم خودم به این و اون بگم …کاش همه ویدیوهاش رو میدیدن ولی حیف که الان فقط یه عده ای میرن تو face book

  3. من قویّا با این صحبت حامد موافقم :

    “خیلی لذت بخشه که بعد از کلاس های سنگین درس خونه بیای و یه ویدیو بلاگ از علیرضا 24 رو با خیال راحت نگاه کنی.”
    قویا و شدیدا …. ؛)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا