حقیقت در خط آتش
رسانهها، اطلاعات نادرست و بحران ایران-اسرائیل
نیلوفر قرشی – تورنتو | یک شبکه خبری ایرانی مستقر در بریتانیا، «منوتو»، گزارش داده که اسرائیل شش فرودگاه در نقاط مختلف ایران را هدف حمله قرار داده است. در حال حاضر، رسانههای بزرگ غربی مانند بیبیسی و سیانان این خبر را تأیید یا گزارش نکردهاند. در همین حال، شبکههایی مانند فاکسنیوز همچنان مشغول بازتاب ادعاهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، درباره «بازگرداندن عظمت به آمریکا» از طریق اخراج آنچه او «مهاجران غیرقانونی» مینامد به مکزیک و دیگر کشورها هستند. این درحالیست که اعتراضهای داخلی و خشم گسترده نسبت به سیاستهای جنجالی و افراطی او تا حد زیادی نادیده گرفته میشود.
در فضای مجازی، چشمانداز ایرانیان خارج از کشور بهشدت چندپاره و متضاد است: برخی انقلابی و همدل با مردم ایران، اما مخالف جنگ، برخی دیگر مخالف اسرائیل ولی در عین حال خواهان تغییر رژیم، گروهی هم حامی اسرائیل و دشمن سرسخت سپاه پاسداران. این تنوع موضعگیریها، مشاهدهی هر شبکه خبری را به تجربهای سردرگمکننده تبدیل کرده است. این شکافهای عمیق، بیشباهت به وضعیت جهان در دوران همهگیری کووید-۱۹ نیست، آن زمان نیز مردم در آرزوی پایان بحران متحد بودند، اما در روش مواجهه با آن اختلاف داشتند. برخی به واکسنها اعتماد داشتند، عدهای دیگر نگران عوارض جانبی آنها بودند. رسانهها آمار مرگومیر را برجسته میکردند، و کاربران شبکههای اجتماعی روایتهای جایگزین درباره سلامت و ایمنی را گسترش میدادند.

در چنین دورانهای مبهمی، میدان نبرد از عرصه فیزیکی به عرصه روانی منتقل میشود. جایی که اطلاعات غلط و تبلیغات هدایتشده در خلأ شفافیت رشد میکنند. در این شرایط، نیاز به روزنامهنگاری بیطرف و مسئولیتپذیر حیاتیتر از همیشه است، هرچند که در فضای رسانهای امروز، دستیابی به گزارشهای مبتنی بر واقعیت، بیشتر به حفاری برای طلا شباهت دارد.
با اینهمه، هنوز روزنههایی از امید وجود دارد. بسیاری از ما، با عبور از بحران اطلاعاتی دوران کرونا، درک دقیقتری از سواد رسانهای پیدا کردهایم، حالا میدانیم که باید منابع خبری را راستیآزمایی کنیم، پیشینه نویسندگان را بررسی نماییم و به صحتسنجی دادهها اهمیت بدهیم. در این میان، کارت غیرقابل پیشبینی همچنان دونالد ترامپ است، فردی که با نادیده گرفتن منطق، طفره رفتن از مسئولیتپذیری، و محو کردن مرز میان واقعیت و دروغ، توان عمومی برای درک رخدادهای جهانی را مختل کرده است.
در بحبوحه تنشهای فزاینده در خاورمیانه —و بهویژه در جریان درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل— بیش از هر زمان دیگری نیازمند اطلاعات موثق، مستند و قابل اتکا هستیم. باید از خود بپرسیم: آیا واقعاً هدف از این حملات، متوقف کردن برنامه هستهای ایران است، یا مسئله پیچیدهتری در جریان است؟ مقایسه روایتهای مربوط به غزه، ایران و سوریه میتواند الگوهای مشترک، تفاوتهای عمیق و —اگر با دقت کافی نگاه کنیم—رشتههایی از حقیقت را در میان هیاهوی سیاسی آشکار کند.







