مناظره وودی آلن کارگردان معلوم الحال، با لاله افتخاری دبیر کمیسیون فرهنگی مجلس فرهاد آهی تورنتو - کانادا از آنجایی که در فرهنگ ما هر کس از موضوعی کمتر اطلاع داشته باشد حتما دیر یا زود قبای صدارت همان موضوع را بر تن خواهد کرد، و از آنجایی که سرکار خانم لاله افتخاری که فیلم نمی بیند و علاقه ای هم به این قرتی بازی ها ندارد، دبیر کمسیون فرهنگی مجلس است و بر خود لازم می داند که جلوی اکران فیلم های کیارستمی و عیاری و فرمان آرا و بنی اعتماد را بگیرد، ما هیچکس را شایسته تر از ایشان برای مناظره با وودی آلن پیدا نکردیم. منتهی از آنجایی که لهجه انگلیسی ایشان کمی غلیظ بود ناچار شدیم بعد از مناظره آنرا پاکنویس کرده و خدمتتان تقدیم کنیم. باشد که مقبول افتد و در نظر آید. مجری: در خدمت شما هستیم با برنامه هفت، و حضور دو عزیز گرانقدر. ابتدا سلام و احوال پرسی کنید تا بعد با سوالات در خدمت باشیم. وودی – سلام. لاله- منم به نوبه خودم سلام و ارادت عرض می کنم به رهبر عظیم الشأن انقلاب و خانواده معظم شهدا و مفقودین و معلولین و مسلولین و منصوبین و مربوطین و مسئولین و خلاصه همه مظلومین. امیدوارم در این شب عزیز نکات تاریکی از عملکرد این آقا و همدستاشون برای مردم فهیم و انقلابی ما روشن بشه. وودی – ببخشید عوضی نگرفتین؟ لاله – اتفاقا قیافه تون برام آشناست. شما رو یه جایی ندیدم؟ وودی – فکر نمی کنم. با توجه به سن و سالتون احتمالا منو با آلن روب کریه اشتباه گرفتین. لاله- فکر نمی کنم. این آقایی رو که شما گفتین نمی شناسم و قرار نیست اصولا نمایندگان ملت هر کس و ناکسی رو بشناسن. همین که ما سوگند خوردیم و از حقوق مردم دفاع می کنیم کافیه. وودی – ایشون یکی از اون نظریه پردازای بزرگ سینما بودن که هر کاری گفت تو سینما بکنین من برعکسش عمل کردم. برای همینم از فیلم ساختن لذت می برم. مجری – خب پس بهتره وارد اصل موضوع بشیم. می خوام قبل از هر چیز دیدگاهتون رو راجع به سینما بدونم. لاله – راجع به چی؟ مجری – سینما. لاله- آهان. وودی - سینما تفریح بزرگیه. منظورم اینه که بهتره ما نگران این باشیم که چطور قهرمان خودشو از مهلکه نجات می ده تا این که به فکر نجات جون خودمون باشیم. لاله – من همینجا می خوام اشاره کنم که عناد و دشمنی روشنفکرایی مثل شما با مقوله جنگ و دفاع مقدس چیز تازه ای نیست. همین الان خودتون اعتراف کردین. وودی - دو باور غلط در مورد من وجود داره: یکی این که چون عینک میزنم فکر میکنن که روشنفکرم و دیگه این که چون با فیلمام پولامو هدر میدم فکر میکنن هنرمندم. این دوتا باور غلط سالهاست که در میان مردم رایجه. لاله- در بحث روشنفکری ما یه برنامه ای در کمیسیون داریم که از طریق نظارت بنیادی بر خاستگاه های اندیشه، این نوع طرز تفکر رو در نطفه خفه کنیم. انتظار ما از سینماگرامون اینه که طبق برنامه و موازینی که مجلس تهیه کرده فیلم بسازند. وودی – پس منو برای چی اینجا دعوت کردین؟ شما که بریدین و دوختین. مجری – خب شما فکر می کنین چرا دعوتتون کردیم؟ وودی - یک لطیفه قدیمی هست که میگه یه بنده خدایی میره پیش روانکاو میگه: «برادرم دیوانه شده، فکر میکنه مرغه»، روانکاو بهش می گه«خوب چرا نمیاریش پیش من؟». جواب میگیره: «آخه تخممرغاشو لازم داریم». خب من فکر می کنم الانم شما برای اینکه وانمود کنین نظر همه در این تلویزیون شنیده می شه به تخم مرغای من احتیاج دارین. لاله- خفه شو کثافت احمق. وودی – چرا فحش می دی؟ لاله – برای اینکه لایقشی. مجری – بریم یه ووله ببینیم و برگردیم.... وووووووووله! مجری – خب بعد از دیدن ووله و یه سلام و احوال پرسی مجدد مابین مهمونای برنامه، برگردیم به ادامه بحث. شما آقای آلن... لاله- آهان یادم اومد... شوهرم یه دسته آچار داره بهشون می گه آلن! ووووووووله! مجری – بله، شما جناب وودی آلن، دلیل این فیلمایی که ساختین چی بوده؟ می خواستین خدای نکرده از جامعه انتقاد کنین، یا مسأله ای داشتین؟ یا اینکه فقط فکر می کردین باید جاودانه بشین؟ وودی – راستش من اصلا نمیخوام از طریق فیلمام به جاودانگی برسم، میخوام با نمردن جاودانه بشم. ضمن اینکه از مردنم نمیترسم، ... فقط نمیخوام وقتی که سر رسید اونجا باشم. لاله – بازم ایشون بجای جواب دادن به سئوالات چالشی فرار به جلو می کنن. در تمام بولتن هایی که به دست ما رسیده و مدارکش هم در کمیسیون فرهنگی موجوده، اشاره شده که ایشون در فیلماشون فقط از جامعه انتقاد می کنن. همون چیزی که ما ازش به سیاه نمایی یاد می کنیم. ایشون اگه سر سنین پیری می رفتن دو رکعت نماز می خوندن که خدا از سر تقصیراتشون بگذره، دیگه لازم نبود اینقدر از مردن بترسن. وودی - چیزای بدتر از مرگ هم در زندگی وجود داره. می شه نوار این برنامه رو به من بدید؟ مجری – خب من می خوام وارد مبحث مخاطب شناسی بشم. بالاخره فیلمساز یه رسالتی داره که موظفه بهش عمل کنه. شما قائل به این نیستین؟ وودی - من فیلمامو فقط برای خودم میسازم. درست مثل کسی که مجبوره سبد ببافه. موقع بافتن به آدم خوش میگذره، بعدش مهم نیست. نگران فیلمام نیستم. یعنی برام اهمیتی نداره که مثلا بعد از مرگم فیلمامو بریزن تو توالت. لاله – بفرما... وقتی تعهد وجود نداشته باشه نتیجه اش بهتر از این نمی شه. آقا فقط محض تفریح فیلمای آنچنانی می سازن. وودی – خب واقعیت اینه که اگر این جلسه رو استثنا کنیم، من اغلب مواقع تفریح چندانی ندارم. در بقیهی مواقع هم اصلاً تفریحی ندارم. مجری – پس دلیل واقعی تون برای فیلم ساختن چیه؟ وودی – خب حالا که انقدر اصرار می کنین باید بگم که اگر فیلمام بتونن یک نفر دیگرو بدبخت کنن، احساس میکنم که کارمو درست انجام دادم. لاله – آقای مجری، از اونجایی که ما نمایندگان مردم با هفت درصد رأی، سوگند خوردیم، من همینجا از ایشون شکایت می کنم. بالاخره باید مرجعی باشه که مراقب رفتارهای مشکوک این آقا باشه. وودی – در واقع من عمیقا اعتقاد دارم یک چیزی از اون بالا مراقب همه ما هست، ولی متاسفانه باید بگم که اون حکومته. لاله- بازم فرار به جلو. کی می خواین دست از این کاراتون بردارین؟ وودی – منظورتون فیلم ساختنه؟ لاله- من فکر می کنم مردم ما اینقدر باشعور هستن که تشخیص بدن در این مناظره حق با کی بود. البته من باید سئوال کنم که آیا کمیسیون می تونه در مورد لغو پروانه فیلمسازی شما در نیویورک هم اقدامی انجام بده؟ مجری - از اونجایی که وقت برنامه تموم شده و برنامه بعدی هم دعای جوشن کبیره، ضمن تشکر از مهمانان عزیز برنامه بخصوص سرکار خانم لاله افتخاری، و این وودی آلنه... از حضورتون خداحافظی می کنیم. پخش سرود دلاروان... نام آوران...