شصت و نهمین جشنواره کن با نمایش آثار جدید کارگردانان صاحب نام سینمای جهان به پایان رسید و درنهایت«کن لوچ- Ken Loach»کارگردان مطرح بریتانیایی با فیلم«من دانیل بلیک-I Daniel Blake »برای دومین بار برنده نخل طلای این جشنواره شد.«کن لوچ»یکی از بزرگترین منتقدانِ تفکرات استعمارگرایانه انگلستان در ایرلند و اسکاندیناوی است و با همین دیدگاه نیزاولین بار در سال 2006 با فیلم«بادی که بر کشتزار جو می وزد-The Wind That Shakes The Barley» برنده نخل طلای این جشنواره شد.
یکی از رویدادهای چشمگیر شصت و نهمین جشنواره کن تقدیر از«ژان پیر لئو-Jean Pierre Leaud» بازیگر فیلم «چهارصد ضربه» اثر جاودانه فرانسوا تروفو بود.«ژان پیر لئو» در سال 1959 به خوبی شخصیت پر افت و خیز نوجوان چهارده ساله ای به نام«آنتوان دوآنل» را بازی کرد که این نقش در واقع همان نوجوانی «فرانسوا تروفو» بود.توجه به این بازیگر که امروز 72 ساله است خاطره این شاهکار سینمای جهان را دوباره زنده کرد.این فیلم در سال 1959 در جشنواره کن نگاه همگان را به موج نویی جلب کرد که کمی بعدتر سینمای جهان را تکان داد و منجر به تربیت فیلمسازان نو و ماندگاری در تاریخ سینما شد.
«موج نو» برآمده از اندیشه ها و تفکرات منتقدین مجله «کایه دو سینما» در فرانسه بود که با هدایت «آندره بازن» شکل گرفت و توسط شاگردان و همکاران او یعنی «فرانسوا تروفو،ژان لوک گدار، کلود شابرول و ژاک ریوت» به اوج رسید.این جریان فکری در دهه چهل شمسی نیز درسینمای ایران نفوذ کرد.معضلات اجتماعی،روایت مبهم ،حذف سه پایه،برداشت های بلند،اهمیت میزانسن در سینما و امضاء داشتن فیلم از شاخصه های موج نو در دهه پنچاه میلادی در فرانسه بود که همه این عناصر ذکر شده را به عنوان مثال در آثار اخیر فرهادی نیز می توان پیدا کرد. البته هدف از موج نو حذف ستاره سازی در سینما بود که از این نظر سینمای کیارستمی از فرهادی پیشی می گیرد. امسال نیز سینمای ایران با فیلم جدید فرهادی با فیلمسازان دیگر جشنواره برای گرفتن نخل طلا در رقابت بود و سرانجام فیلم «فروشنده-Salesman » با بردن دو جایزه اصلی در بخش فیلمنامه نویسی و بازیگری نگاه همگان را به سینمای ایران دوباره جلب کرد.
دراین دوره فیلمسازان ایرانی تقریبا در تمام بخشهای اصلی این جشنوار حضور موثری داشتند. همچنین حضور یک داور ایرانی بضاعت سینمای ایران را در قضاوت آثار شرکت کننده گان به خوبی نشان داد.البته بایسته و شایسته است که ازعباس کیارستمی، فرمانروای بی چون چرای این جشنواره یادی کرد که چندی پیش از آغاز این رویداد هنری دربستر بیماری بود. فیلمساز مستقلی که با بیش از هشت بار حضور پیاپی یکی از هنرمندان مورد توجه این فستیوال بوده است. کیارستمی صمیمیت، تلاش،زیبایی، امید وعمق فرهنگِ مردمِ خویش را با زبانی ساده دریافت و به تماشگرانش ابلاغ میکند.
نظریه پردازان و فیلمسازان بزرگی چون «دیوید بوردول،لورا مالوی،مارتین اسکورسیزی،جیم جارموش ، ورنرهرتزوگ، ژان لوک گدار،میشائیل هانکه، نانی مورتی و کوئنتین تارانتینو» شیفته سینمای بی ادعای او هستند. در جشنواره کن امسال جیم جارموش تاکید می کند که “بارها گفته ام که سینمای ایران به عنوان باغی زیبا در سینمای جهان قرار دارد” این جمله از زبان کسی شنیده می شود که همیشه بی نیاز از قدرت و سرمایه هالیوود بوده است. فیلمساز مستقلی که منتقد بزرگ نظام کاپیتالیستی و نژادپرستی در آمریکا است و هیچگاه برای گرفتن پول به سوی تهیه کننده گان هالیوودی تعظیم نکرده است.
نکته تأمل برانگیز این جشنواره حضور«گلشیفته فراهانی» به عنوان ستاره دیروز سینمای ایران در کنار همین فیلمساز است.«پترسن-Paterson » آخرین ساخته جارموش بالاترین امتیاز را توسط منتقدین جشنواره به خود اختصاص داد. رقابت گلشیفته فراهانی در این فیلم به عنوان چهره ی جدید سینمای جهان با ترانه علیدوستی و شهاب حسینی که همگی چندی پیش با فیلم “درباره الی” به عنوان نماینده سینمای ایران در رویدادهای بین المللی درخشیدند، نگاه بسیاری را به خود جلب کرد. او در این جشنواره به عنوان نماینده سینمای فرانسه و آمریکا در بخش اصلی جشنواره حضور داشت و رقابت این سه همکار دیروز به نفع “شهاب حسینی” تمام شد.
فرهادی در سال 2013 نیز با فیلمی به نام “گذشته” شروع خوبی در این جشنواره داشت.بازیگر معروف سینمای فرانسه «برینس بژو-Berenice Bejo» با فیلم او برنده جایزه بهترین بازیگر از شصت و ششمین جشنواره کن شد. تجربه و پیشینه تئاتری فرهادی نقش مهمی در هدایت بازیگران فیلم هایش دارد. او در جشنواره برلیناله نیز با فیلم “جدایی نادر از سیمین” تمام بازیگران اصلی فیلمش را برنده چهار جایزه خرس نقره ای می کند که اهدای جوایز گروهی به بازیگران در جشنواره های بزرگ به ندرت صورت می گیرد.
در جشنواره کن امسال فرهادی فیلم فروشنده را به نوعی ادای دین به نمایشنامه نویس فقید ایرانی«غلامحسین ساعدی» می داند. او ساعدی را همسنگ درام نویس بزرگ آمریکایی«آرتور میلر» می یابد. یاد ساعدی و مهرجویی یکی از نکات قابل تأمل در این دوره از جشنواره بود که نشان از پیوند چهل و پنج ساله ی سینمای ایران با جشنواره کن دارد که توسط ساعدی و مهرجویی در سال 1971 با نمایش فیلم گاو پی ریزی شد.ساخت این فیلم توسط مهرجویی به عنوان اولین حضور جدی سینمای ایران در فستیوال کن نشان از اهمیت و نقش ساعدی در رشد سینمای ایران و خود مهرجویی تا به امروز دارد.
فیلم گاو موج نوی سینمای ایران را به جهان معرفی کرد و حالا نوبت به اصغر فرهادی رسید که درشصت و نهمین جشنواره کن از«گاو مش حسن» تا «مرگ فروشنده» سخن بگوید و خود نیز به عنوان بهترین نویسنده با دست پر به خانه برگردد.مش حسنی که مورد استقبال «لوکینو ویسکونتی»، «ویتوریو دسیکا» و «فدریکو فلینی» بود.امروز کالبد غلامحسین ساعدی در کنار صادق هدایت و سایر هنرمندانی که درد غربت را تجربه کرده اند آرمیده است. شاید اگر او نبود نهال دیروزِ «درخت گلابی» امروز این چنین شاداب در باغ جشنواره کن پر شاخ و برگ نبود.