سنبل پویان
دسامبر سرد و بارانی هر سال و هیجان تبلیغات فیلمهای تازه سال جدید میلادی و روز شمار اسکار یاد آور بهمن و فستیوال فجر می باشد. رعد و برق ها،تیرگی آسمان و باد های شمالی مانند فلاش بکی ، خارج نشینان را به سالهای دور می برد که در سرما سرمای بهمن ماه در صفهای طویل جشنواره، مشتاقانه در انتظار شگفتی های جدید بود. نواهای خوش آهنگ و شاد سرودهای کریسمسی جایش را به شعارها و ریتمهای دهه فجر می دهد و بوی قهوه جایش را با چای و قرار های استارباکسی تو را به جلسات مطبوعاتی و بحث و جدلهای حواشی جشنواره و دیدار سال به سال برخی از دوستان و همکاران که فقط سالی یک بار به بهانه جشنواره دیدار تازه می کرد می اندازد. خاطراتی سرمازده و دودآلود که انگار در همان سالها یخزده و به همان شکل مانده است.
اینها همه مقدمه ای بود از پس تجربه تماشایی با تاخیرتقریبا یک ساله یکی از فیلمهای مطرح جشنواره گذشته .اکران خانگی فیلم دارکوب به کارگردانی بهروز شعیبی، از جمله فیلمهای پیشزو نسل تازه سینمای ایران که کمابیش برای ما غریبه و ناشناخته هستند. نو کارگردانانی مانند سعید روستایی یا شعیبی و مهدویان که گاهی با حضورشان شگفت زده و امیدوار می شویم و گاه با ساخت فیلمهایی به شدت سفارشی ناامید کننده دور میشوند.
و همینطور فیلمسازان مطرح مثل کیمیایی و حاتمی کیا هم هر ساله آب پاکی را ریخته و ما را با خاطرات همان سالها تنها می گذارند. فیلمهای طنز امروز ایران هم که اصلا محلی از اعراب ندارند و فاقد هر گونه نظری هستند. اما سینمای دارکوب نقبی کم عمق بود به تاریخچه سینمای اعتیاد. قهرمانان گول خورده و بازنده که همیشه نقد های اجتماعی در لابلای داستاهای شخصی این سوپر قهرمانان بیان میشد و تمامی فیلمسازان منتقد پیامهای خود را با زبان خاص آنها بیان می کردند. و در مقابل سیستم و سود جویان و آدم های عادی اطراف و یا حتی خانوادهای آنها ضد قهرمان باقی می ماندند .
دارکوب نیز همین الگو را به عنوان نسل تازه ی این مسیر طی می کند بی هیچ نوع آوری ، مهسا(سارا بهرامی) نماینده نسل جدید زنان معتاد و آب از سر گذشته ای است که زندگی به فنا رفته خود را فدای نجات زنان معصوم و کودکی که هنوز بدنیا نیامده می کند تا به این ترتیب زندگی تلخ او دوباره رقم نخورد. و کمی هم از آزاده خواهی زنانه و حق مادری شعارهایی می دهد. و این تنها تفاوتش با قهرمان زن معتاد گذشته نظیر آفاق در فیلم نرگس و یا دخترک فیلم خون بازی ،مریم در مرهم داوود نژاد و کرامتی در عصر یخبندان….بود، البته با یک نقطه مشترک که همیشه نقشهای معتادین برای هر بازیگری شاه نقشی می شود ماندگار و قابل چالش که اکثرا همگی از این وادی روسفید بیرون می آیند و اما به یاد بیاوریم نقشهای موثر معتادین را در گوزنها و علی سنتوری ، پارسا پیروز فر در مهمان مامان که دست آویزی بودند برای بیان حقایق جامعه وبا زبانی صریح و تلخ که چون آب از سر گذشنه هر چه دل تنگش میخواهد میگوید.البته اینکه این بلای خانمان سوز و مشکلات اجتماعی ناشی از قبل و بعد از اعتیاد با پرداختی سطحی و گذرا بیان میشود قابل تحسین هست اما این همه ماجرا نیست و قطعا یک فیلمساز معترض تنها از زبان یه بازنده می تواند پیام اصلی خود را برای تاثیر بیشتر و میخ آخر بیان کند.
نکته قابل توجه فیلم دارکوب بازی گروهی خوب که این روزها چالش بجاییست برای فیلمسازان نسل جوان مثل فیلم های فرهادی و سعید روستایی و دوم تعادل و عدالتی که شخصیتهای مقابل مهسا دختر معتاد داستان به چشم می خورد. شوهر سابق هنوز دلسوزانه به او نگاه میکند، همسر دوم و مادر بچه مهسا نیز بشدت قابل درک و فهیم و عادل نشان می دهد. حتی برادری که ارثیه مهسا رو بالا کشیده با بازی خوب هادی حجازی فر از سر اینکه مهسا سرمایه اش را دود نکند به او چیزی نداده .فیلمی سراسر نرم و قابل باور ارائه می دهد. پایانی خیر و خوش با وفاداری به کهن الگوی دایره گچی قفقازی اش نیز همه را راضی نگه می دارد. والبته همچنان قهرامان با گذشت و فهیم داستان مهساست که به کمپ ترک اعتیاد روانه می شود.
تحلیل فیلمی پس از یک سال با تمام گزیده شنیده ها و تبلیغات و نقدهای منتقدین و حتی جوایز، کمی عجیب و شاید نو باشد گاهی یخی را باز می کند و گاه مثل صخره ای یخی پابرجا می ماند وگاه تنها هیاهویست برای هیچ، اما این سالها به یاد نمی آورم که بعد از جنجالهای قبل و بعد از جشنواره و گذراندن دوران اکران و نتایج فروش فیلمها همچنان همان حس باقی بماند. نه اینکه فیلم ها چیز عجیب و غریب دیگری هستند نه، فاصله از جامعه امروز و تفاوت نوع نگاه و قضاوت از نوع دنیای حال حاضر و صرفا انسانی و اخلاق گرا نگرشی متفاوت و تازه ای آفریده که شاید قدری بیانش سخت باشد.با این همه دارکوب بیهوده به در و دار نمی کوبید و قابل باور و احترام بود. فوریه ایه دیگر از راه خواهد رسید. با انتظاری یکساله برای تماشای فیلمهایی که دیگر داغی اش را از دست میدهد و کمی سرما زده نشان میدهد.