قایقرانان سینما
گزارش مجید موثقی از جشنواره فیلم ونیز
«نعره هفتاد و چهارمين شير طلایی ونیز» ،مرغ هاي دريايي جزیره را مدتی ساكت كرد.یکی از قدیمی ترین جشنواره های فيلم دنيا كه از رقیب همیشگی اش جشنواره کن، چهارسال بزرگ تر است.فستیوالی که به نام «بی ينال سينمايی- Cinema Biennale»در اروپا معروف است.«بي ینال- Biennale» نه تنها در زمينه هنر سينما بلكه در ساير هنرها از اعتبار و درجه هنري بالايي برخوردار است و هر اثري كه در اين رويداد هنري پذيرفته شود يك امتياز ارزشمند براي شركت كننده آن محسوب مي شود.«بينال ونيز»بویژه در زمينه هنرهاي تجسمي و هنرهاي معاصر جهان هر دوسال يك بار آن هم در سالهاي فرد برگزار مي شود اما فستيوال فيلم آن به صورت مرتب هر ساله، قايق رانان خود را براي بدرقه ميهمانان عازم ساحل مي كند.
سينماي ايران در 32 دوره اين جشنواره حضور فعالی داشته و فیلمسازان ایرانی جوايز رنگارنك زيادي را به موزه سينما اضافه کرده اند. در این دوره سینمای ایران نماینده ای در بخش اصلی جشنواره نداشت و تنها در بخش«افق ها-Orizzonti» که معادل بخش« نوعی نگاه-Un Certain Regard» جشنواره کن است سه فیلمساز ایرانی حضور موثری داشتند. «علي عسگري» با اولین فیلم بلند خود« ناپديد شدن- Disappearance» در این بخش شرکت کرد. این کار جدید او چون آثار کوتاهی که تا به امروز ساخته است، معضلات نسل جوان و نوظهور جامعه را رصد کرده است.
“ناپدید شدن” از کارگردانی مینیمال و نگاه هوشمندانه ای برخوردار است.این فیلم با همکاری «فرنوش صمدی» دیگر فیلمساز جوان ایرانی نوشته شده که در کارنامه صمدی نیز امسال فیلم کوتاه «نگاه-Gaze» به چشم می خورد که این فیلم نیز با همکاری «علی عسگری» نوشته شده است.فیلم «ناپدید شدن» به تازگی در جشنواره TIFF در تورنتو نمایش داده شد و به زودی در جشنواره های دیگری چون “همپتون،رِیکِویک،زوریخ،سائوپولو،استکهلم،تسالونیکی،سنگاپور،دوحه و بوردو” به روی پرده خواهد رفت.
دیگر نماینده ایران فیلم«بدون تاریخ، بدون امضاء» ساخته «وحید جلیلوند» بود که برنده جایزه بهترین بازیگری و کارگردانی در بخش افق های جشنواره ونیز شد. فیلم با توجه به بازی های خوبی که توسط بازیگران آن «امیر اقایی» و «نوید محمدزاده» صورت گرفته است، از فیلمنامه ای قوام نیافته ای برخوردار است. در واقع مشخص نیست چرا شخصیت پدر با بازی «نوید محمد زاده» در همان ابتدای بحران در پزشکی قانونی از تصادفی که منجر به سقوط پسرش شده است، سخنی به میان نمی آورد و از سوی دیگرعذاب وجدانی که شخصیت دکتر را با خود درگیر کرده است برای باورپذیری به گره های دراماتیک بیشتری احتیاج داشته است. فیلمنامه در نیم ساعت اول ریتم خیلی خوبی دارد ولی در ادامه جذابیت خود را از دست می دهد. اما فیلم از فضاسازی خوبی برخوردار است. فیلمساز مشاهده خوبی به معضلات و دردهای قشر بی بضاعت و آسیب پذیر جامعه کرده است و مشخص است که جلیلوند کارگردانی کاربلد در سینمای امروز ایران به شمار می آید و از قدرت سازماندهی خوبی در کار با بازیگر برخوردار است.
علیرضا خاتمی نیز دیگر فیلمساز ایرانی بود که در ونیز خوش درخشید. او پس از سالها دستیاری در سینمای ایران، در سال 2004 برای ادامه تحصیل در رشته فیلمسازی به مالزی می رود و بعد به آمریکا مهاجرت می کند و پس از ساخت چند فیلم کوتاه و موفق ، اولین فیلم بلند سینمایی خود را در شیلی جلوی دوربین می برد که بخش عمده ای از داستان آن در یک قبرستان در زمان حکومت خودکامه شیلی می گذرد. این فیلم با نام «فراموشی می سراید» در بخش افق های ونیز برنده جوایز بهترین فیلمنامه ، اینتر فیلم و انجمن بین المللی منتقدان سینمایی یا «فیپرشی- FIPRESCHI » می شود. فیلم با توجه به ریتم کندی که در روایت دارد ولی از فضاسازی خاصی مابین جهان واقعیت و رویا برخوردار است و پیرمرد این فیلم با بازی درخشان «خوان مارگالو- Juan Margallo » چاشنی طنز خوبی به فیلم داده است. تصویرسازی و فیلمبرداری درخشان این فیلم، گاه تداعی کننده شاعرانگی آثار آندره تارکوفسکی فیلمساز فقید روسی است. لازم به ذکر است که یکی از داوران بخش افق ها خانم «رخشان بنی اعتماد» بود که خود در سال 2014 با فیلم «قصه ها» در بخش اصلی و بین المللی جشنواره شرکت کرد و برنده یکی از شیرهای رام جشنواره برای بهترین فیلمنامه شد.
«شیرین نشاط» هم امسال با فیلم «در جستجوی ام کلثوم-Looking for Oum Kulthum» در بخش «روزهای مؤلفین جشنواره» شرکت کرد که «سمیرا مخملباف» یکی از بیست و هشت داور جوانی بود که برای داوری این بخش انتخاب شده بود.شیرین نشاط که اندیشه های فمینیسمی او در فیلم هایش هویدا است و خود در سال 2009 با فیلم«زنان بدون مردان» برنده« شیر نقره ای ونیز» شده است،اینبار با تمرکز روی شخصیت«ام کلثوم » خواننده مصری فیلمی راجع به یکی از شیرزنان جهان عرب ساخت و مشخص است مسائل و مشکلات زنان برای “شیرین نشاط” اولویت ویژه ای دارد.
«الكساندرپين-Alexander Payne» كارگردان آمریکایی که فيلم معروف «نبراسكا-Nebraska» در کارنامه او دیده می شود امسال با فیلم «كوچك شدن – Downsizing-» فيلم «افتتاحيه هفتادوچهارمين جشنواره ونيز» را به نام خود رقم زد. امسال بر خلاف سالهاي قبل، فیلم افتتاحیه جشنواره ونیز مورد استقبال منتقدين سینما قرار گرفت. فیلمسازان آمریکایی که چند سالی است حضورپررنگی در جشنواره ونیز دارند، امسال نیز با چند فیلم متفاوت حضوری موثر داشتند که اکثرشان محصول نگاه انتقادی تند آنها به مسائل اجتماعی و سیاسی اخیر آمریکا بود. فیلم«سه بیلبورد بیرون ازایبینگ میزوری-Three Billboard outside Ebbing Missouri» از آمریکا ساخته «مارتین مک دونا-Martin McDonagh» نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس شهیر بریتانیایی-آمریکایی نیز از فیلم های قابل تاملی بود که برنده جایزه بهترین فیلمنامه شد و خیلی ها گمان می کردند این فیلم شایسته گرفتن شیر طلایی جشنواره است. این اثر در زیرمتن خود نظام ازهم گسیخته پلیس را در آمریکا مورد هدف قرار می دهد. پلیسی که هنوز ردپایی از قاتل دختری پیدا نکرده که شش ماه پیش مورد تجاوز و قتل قرارگرفته است اما مادر این دختر با اجاره بیلبوردهای تبلیغاتی و نوشتن شعار بر روی آنها در پی رسوا کردن پلیس ناحیه است.«مارتین مک دونا» به خوبی یک آمریکای کوچک را تصویرسازی می کند. یک نظام اجتماعی ناپایدار با خشونتی رایج که دیوان سالاری چون باتلاقی همه اقشار جامعه حتی پلیس را تدریجا در خود فرو برده است. لازم به ذکر است نمایشنامه های «مرد بالشی» و «ملکه زیبای لی نین» از “مارتین مک دونا” در فضای تئاتر ایران مشهور و چندین بار به روی صحنه رفته اند و مورد استقبال تماشاچیان ایرانی قرار گرفته اند.
«جورج كلوني» نیز با فيلم«آیکون حومه شهر-Suburbicon » نوشته «برادران کوئن» درجشنواره حضور داشت و فیلم متوسطی با بازی «مت دیمون» را کارگردانی کرد که خیلی مورد توجه قرار نگرفت. «پل شرایدر-Paul Schrader» فیلمنامه نویس آثاری چون «راننده تاکسی و گاو خشمگین» نیز با فیلم «اولین اصلاح شده-First Reformed » به عنوان کارگردان،کار قابل قبولی از خود به روی پرده برد که در انتها برنده یکی از جایزه های جنبی جشنواره یعنی« جایزه قطره سبز-Green Drop Award» شد. فیلم «مادر» نيز از«دارن آرنوفسكي-Darren Aronofsky» یکی از دیگر فیلم های جنجال برانگیزی از آمریکا بود که خیلی ها در برابر آن موضع گیری تندی گرفتند. فیلم با توجه به تمام نقدهایی که بر آن وارد است ازگره افکنی هایی غیر قابل پشبینی و خوبی برخوردار است و در نقد انسانهایی که مالکیت را تنها برای خود و خانواده خود روا می دانند موثر عمل کرده است. حضور اتفاقی میهمانی ناخوانده برای زنی که می خواهد همه چیز را در اختیار خود داشته باشد، عامل برانگیزنده این فیلمنامه است. این فیلم را می توان «اِشل یا مقیاسی کوچک» از جامعه فعلی آمریکا در نظر گرفت. کشوری که امروزه نقش یاغی و ناظم را به صورت همزمان ایفا می کند. هم آشوب به پا می کند و هم در پی تنبیه آشوبگران است و با تخریب تاریخِ دیگران، برای خود تاریخ سازی می کند. آرنوفسکی خود در سال 2007 با فيلم «كشتي گير-Wrestler» در ونيز به خوبی درخشيد و«برنده شصت و پنجمین شیر طلایی جشنواره» شد.
منقدین سینما هم امسال جایزه خود را به آخرین ساخته مستندساز شهیر آمریکایی «فردریک وایزمن-Frederick Wiseman اهدا کردند.فیلم نسبتا طولانی او که «کتابخانه عمومی نیویورک» نام داشت، برنده جایزه فیپرشی شد. در انتها «آنت بنینگ-Annette Bening» بازیگر آمریکایی که ریاست هیات داوران این دوره را بر عهده داشت، فیلم آمریکایی «شکل آب-Shape of Water» ساخته «گی یرمو دل تورو-Guillermo del Toro» را به عنوان برنده «هفتاد و چهارمین شیر طلایی جشنواره ونیز» اعلام می کند. “آنت بنینگ” در سال 2009 به همراه «هیات مدیره آکادمی اسکار» به ایران سفر می کند تا با هنرمندان سینمایی ایران یک پل ارتباطی شکل گیرد. دو سال بعد از این سفر ایران کاندید جایزه اسکار می شود.
«رابرت ردفورد و جین فوندا» دوهنرپیشه صاحب نام هالیوودی نیز برنده «شیر طلایی افتخاری» این دوره از جشنواره شدند. امسال «جوایز اصلی ونیز» بیشتر به فیلمسازان هالیوودی رسید. فیلم هایی که در زیر متن خود سیاست های روز و شتابزده ایالات متحده را هوشمندانه به چالش کشیدند.