Farhad Ahi
فرهاد آهی
نویسنده و کارگردان سینمافرهاد آهی – نویسنده و کارگردان سینما
کانادا
****
بی شک هیچ یک از ساکنین محله برانکس نیویورک، گمان نمی کرد پسری که روز 25 آپریل 1940 به دنیا آمد، روزگاری از بزرگترین بازیگران تاریخ سینما شود. محله برانکس پر از خانواده های مهاجر ایتالیایی بود و خانواده از هم پاشیده آل پاچینو خیلی زود آنجا را ترک کرد. پدر و مادرش پیش از ولادتش از هم جدا شده بودند و او چاره ای نداشت جز اینکه همراه مادرش به خانه پدربزرگش در حومه نیویورک کوچ کند…
بازنویسی زندگینامه آل پاچینو کار بیهوده ای ست. چرا که به راحتی و با حداقل حوصله هم می توان اطلاعاتی بسیار وسیع درباره او یافت. آنقدر مشهور هست که نامش همه جا و بیوگرافی اش در دسترس باشد. تأثیر حضور پاچینو بر پرده سینما اما قابل اشاره و تعمق است. حتی اگر بارها در موردش خوانده یا شنیده باشیم. آنچنانکه در زندگینامه وی آمده او بازیگری را با ورود به «اکتورز استودیو» در نیویورک و با شاگردی در محضر «لی استراسبرگ» آغاز کرد. بازیگران زیادی از مکتب استراسبرگ راهی سینما و تئاتر شده اند و اصولا متد اکتینگ حاصل تفکر و بینش او در مورد مفهوم بازیگری و بازی سازی در هنرهای نمایشی است. بینشی که از روش بازیگری استانیسلاوسکی الهام گرفته بود. ایده او تمرین با بازیگر تا زمانی بود که شناختی حداکثری از کاراکتر و باوری عمیق از جزئیات در ذهن وی ایجاد شود. در این تمرین ها نه تنها زوایای پنهان و آشکار نقش را می کاوید بلکه ناخودآگاه بازیگر را به یاری می گرفت تا نکاتی بر نقش بیافزاید که باعث غنای شخصیت و باورپذیری هرچه بیشتر او می شد. جوایز بی شماری که نصیب شاگردان استراسبرگ شده موید این واقعیت است که روش او مورد اقبال گسترده مخاطبان بود.
اما تعلیمات وی در مورد آل پاچینو به صورتی دیگر، نمود پیدا کرد. بازی زیر پوستی آنچنانکه استراسبرگ انتظار داشت با باور نمایشی پاچینو سازگار نبود. از نخستین فیلم هایی که او بازی کرد به نوعی کاراکتر را از فیلتر خود گذراند تا کم کم این احساس بوجود آید که هر بار وی را بر پرده می بینیم بدانیم که این آل پاچینوست که نقش مایکل کورلیونه یا مثلا تونی مونتانا را بازی می کند. در هنگامه ای که فارغ التحصیلان اکتورز استودیو سعی می کردند تا حد ممکن از هویت خود دور شده و در قالب نقش فرو روند، پاچینو نقش را به قالب خود در می آورد و سپس باور جدیدی از آن می ساخت. احتمالا تمامی کسانی که پدرخوانده ها، صورت زخمی، بوی خوش زن، وکیل مداقع شیطان و مخمصه را دیده اند، بر این باورند که نقش های پاچینو باید به همان صورتی که او ایفا کرده، بر پرده نقش می بستند و حتی تصور نمی توان کرد که آن نقش ها را می شد جور دیگری بازی کرد.
روش بازیگری آل پاچینو مختص خود اوست. او می تواند به سادگی آرامش را به نمایش بگذارد و در عین حال قلب بیننده را از دلهره به تپش اندازد. رمز و راز در بازی و نگاهش دنیای وسیعی از حدس و گمان می آفریند. صدای خش دار و مرموزش، که در طول سالها بازیگری به پختگی رسیده، یک تنه قادر است کاراکتری معمولی را به شخصیتی فراموش نشدنی تبدیل کند. المان هایی که نقش های ایفا شده توسط او را بیاد ماندنی کرده اند، همه اجزای هویت شخصی وی هستند. به همین دلیل به هر کدام از آن نقش ها بنگریم آل پاچینو را بیش از آن کاراکتر می بینیم. اما باورش می کنیم. از این روی، و نیز به دلیل عشق آشکار او به شکسپیر، وی را آغازگر روشی نو بنام «نو شکسپیرین ها» می نامیم. سبک او که البته پیروانی هم بین متقدمین و متأخرین وی دارد، با گذر از متد اکتینگ بارور شده و همچون پست مدرنیسم در هنرهای بصری، در عرصه هنرهای نمایشی، نوعی بازگشت به عصر کلاسیک بازیگری را تداعی می کند. البته همانطور که نگرش پست مدرن، از تمامی تاریخ هنر گذر کرده و حاصل کارش، فراتر از تمامی سبک های گذشته است، نو شکسپیرین ها هم نمایشی متعالی تر و فراتر از همه سبک های قبل از خود ارائه می کنند.
علاقه ام به آل پاچینو، تنها بخشی از دلیل نوشتن این مختصر بود. در حقیقت تکریم سبکی که بیش از پاچینو به آن علاقه دارم، انگیزه ام را برای نوشتن بیشتر کرد. سبکی برگرفته از مشاهده دقیق انسان ها و کاویدن زوایای پنهان شخصیت و ترکیب حاصل کار با شخصیت ثابت بازیگر، همان کاریست که با پاچینو دوباره سازی و متعالی شد. متدیست های بزرگی چون رابرت دونیرو، جف بریجز، جک نیکلسون و خیلی های دیگر که قبل از آل پاچینو به شهرت رسیدند نیز پس از مدتی شیوه او را در پیش گرفتند. عمیقا باور دارم در عصر گذر از سینما و تجربه کردن هنر مستند هستیم. هر کدام از انواع هنر سمت و سوی اسنادی و اثباتی پیدا کرده اند و از سوی جامعه پذیرفته شده اند. در این میان هنوز دیدن بوی خوش زن، صورت زخمی، بی خوابی، دنی براسکو، سرپیکو، پدرخوانده ها و بعد از ظهر سگی، سینما را آنگونه که باید باشد بیادمان می آورد. هنری مرکب از همه همه هنرها. و در این میان، آنکه هنوز خیال ما را با خود به جهان بی کران شخصیت می برد، بازیگرانی چون آل پاچینو هستند که هر بار حضورشان بر پرده اتفاقی خوشایند رقم می زند.