سنبل پویان – تورنتو: فرقی نمیکند کدام عضو خانواده را از دست بدهیم. چه آنکه جذابتر بود و چه آنکه مهربانتر یا بامزهتر و خلاقتر…مهمترین نکته از دست دادن متیو پری جای خالی عضو مهمی از خاطرات شیرین به تماشا نشستن مجموعه فرندز است. در تمام این سالها از زمان خلق اولین فصل آن تا به الان که مدتها از پایان مجموعه میگذرد همراهی این خانواده در خوشی و ناخوشی طرفدارنش بسیار جدی بود. نقل قولها و مثالها نیز فرندزی بود. حتی کسانی که گه گاه سری به دنیای کوچک فرندز می زدند نیز زنگ تفریح قشنگ و بی خیالی داشتند که انگار فقط خودشان کشفش کردهاند.
خبر نبودن چندلر چنان ضربه بزرگی به مخاطبانش زد که قابل تصور نبود. بی شک این مجموعه یک حس و حال شخصی منحصر به فردی برای تک تک طرفدارنش داشت. اما حالا هر وقت بین کانالهای تلویزیون میگردیم و ناگهان یکی از قسمتهای فرزند را در حال پخش می بینیم؛ برخلاف سابق که با لبخندی که گاه به قهقهه تبدیل می شد و ساعتها بدون وقفه غرق در دنیای این نمایش که در یک لوکیشن میگذشت، می شدیم؛ خشکمان می زند.
لبخندها جمع می شود و بغض می کنیم. انگار فیلمی از عزیزان از دست رفته مان را می بینیم. دلمان می گیرد که دیگر جنبه خنده درمانی ندارد. چندلر که وارد می شود دلمان برای دوستانش می سوزد. انگار ما رازی را می دانیم که آنها نمی دانند. میان خنده ها و شوخی ها دلهره ایجاد می شود که چارهای ندارد و راه حلی به نظر نمیرسد. به قول طرفدارانش ضد حالی است که بهممان می ریزد و ناخودآگاه بغض میکنیم. غممان دو چندان میشود. ایمان داریم که دوباره هیچ چیز مانند سابق نمی شود و شوخیها و لبخندها شکل سابق را ندارد. معنای خوشی و فراموشی شکل تازه ای به خود می گیرد. چیزی شبیه دنیای بی رحم امروز…