اگر شعر شفیعی کدکنی که می گوید «ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشه می شد با خود ببرد..» واقعیت داشت دیگر هیچ یک از مهاجران مشکلی نداشتند چون پای صحبت اغلب آنها که بنشینی می شنوی که می گویند: «دلتنگ کشورمان هستیم و بخشی از قلبمان آنجاست ولی تحمل سختی و محدودیت های آنجا را هم نداشتیم» و در نهایت بین مبارزه میان ماندن و رفتن، نتیجه به نفع رفتن شده است. شهرام جهانسوز، عضو انجمن عکاسان ایران که حدود سه سال است از دبی به کانادا، شهر تورنتو مهاجرت کرده از نوروز امسال که در ایران است و تجربه مهاجرتش در کانادا برایمان گفته است که در ادامه می خوانید؛
جهانسوز گفت: سال اول مهاجرتم، نوروز را در کانادا بودم و جز جامعه کوچک ایرانی ها، جای دیگری حال و هوای عید ایرانی را نداشت. ولی امسال خوشبختانه نوروز را ایران هستم و حس و حال شب عید را بیشتر درک میکنم اگرچه به نظرم این سالها به نسبت سال های گذشته، کمتر حال وهوای نوروز و شب عید حس می شود؛ امسال که کرونا و شرایط سختی اقتصادی هم مزید برعلت شده است.
این عکاس بین المللی افزود: در مقایسه ای که امسال نوروز در ایران هستم با عید سال نوی میلادی گذشته که در کانادا بودم, می بینم که آنجا از یک ماه مانده به سال جدید همه جا حال و هوای سال جدید و عید بود و رنگ و بوی شادی می امد. دلیل این تفاوت محدودیت هایی است که ما در ایران داریم و اینها ندارند. به عنوان یک نمونه کوچک, مثلا در تورنتو همه جا صدای موسیقی و آهنگ های شاد و اینها می آمد و دکور همه مغازه ها متناسب با حال و هوای شب عید شده بود, ولی در ایران چنین امکانی فراهم نیست و چنین اتفاقی نمی افتد.
جهانسوز در خصوص تجربه مهاجرتش توضیح داد: اولین مهاجرت من به حدود بیست سال پیش برمی گردد، زمانیکه برای اولین بار به دبی مهاجرت کردم. ولی حس و حال مهاجرت به کانادا با آن مهاجرت قابل مقایسه نیست و خیلی باهم فرق دارند چون سبک زندگی و فرهنگ کانادا با خیلی از کشورها متفاوت است. بنابراین تجربه یکسری چیزهای مهاجرت در کانادا برایم تازه و اولین است.
عضو انجمن عکاسان ایران ادامه داد: اوضاع کار هنری کردن برای هنرمندان ایرانی در کانادا به نسبت کشورهای دیگر سخت تر است و این موضوع خیلی به شهری که زندگی میکنی هم ربط دارد چون مثلا این اوضاع در مونترال با تورنتو متفاوت است. همین شرایط وقتی سخت تر می شود که کار هنری فرد، شغل و محل کسب درآمد او هم باشد. به همین دلیل بسیاری از هنرمندان کار هنری شان را در کنار یک کار اصلی که از آن پول در می آورند انجام می دهند.
جهانسوز اضافه کرد: به طور کلی مهاجرت، اتفاق مهم و سختی است ولی برای من که از دبی به کانادا مهاجرت کرده بودم این ماجرا سخت تر هم شد چون سبک زندگی دبی با سبک زندگی کانادا خیلی متفاوت است. در دبی ما ایرانیان جزو طبقه خوب آن جامعه به حساب می آییم و خدمات خیلی خوبی میگیریم ولی در کانادا اینطور نیست. ضمن اینکه در دبی من استودیوی عکاسی داشتم و عکاسی مدل و فشن انجام می دادم و از همان راه هم کسب درآمد می کردم ولی در کانادا کمی شرایط کارم متفاوت شد. در کانادا استودیو ندارم و به صورت پروژه ای علی رغم میل باطنی م که عکاسی تبلیغاتی و عکاسی از محصولات را دوست ندارم برای شرکت هایی مثل آمازون عکاسی می کنم. برخی اوقات کار عکاسی خانوادگی، زیبایی و فشن هم انجام می دهم. البته به تازگی با یک بنیاد خیریه کانادایی آشنا شدم که قرار است وقتی برگشتم به صورت داوطلبانه برای آنها ورکشاپ عکاسی رایگان برگزار کنم.
وی در پایان گفت: ایام کرونا برای من هم مثل خیلی های دیگر سخت گذشت ولی از جهت اینکه ارتباطاتم محدودتر شد مشکلی نداشتم چون به طور کلی آدم تنهایی دوستی هستم و با تنهایی مشکلی ندارم ضمن اینکه در تنهایی خودم می توانم به کارهایی که دوست دارم برسم وبیشتر فکر کنم.