

شب یک شب دو، اتفاقی تکرار نشدنی در رمان فارسی است. رمانی است که بهمن فرسی آن را در سال 1353 با شیوهی نامهنگاری نوشته است و خود در پشت جلد کتاب، بیان کرده که این شیوه را بر پایهی نامههای عمهاش انتخاب کرده و از نامههای او الهام گرفته است.
زاوش ایزدان، راوی داستان پس از آن که در رابطهی عاطفیاش شکست میخورد؛ نامههای معشوقش بیبی را مرور میکند. بیبی دختر یک خانواده ثروتمند است که در اروپا طراحی لباس و آرایش خوانده و برای روسپیها طرح لباسی با عنوان «شبْ یک شبْ دو» تهیه کردهاست. او وقتی به ایران میآید، با زاوش ایزدیان آشنا و همخوابه میشود. بعد از اینکه از ایران میرود، در آلمان ازدواج میکند و به نامهنگاری با زاوش ایزدیان میپردازد و هر وقت به ایران میآید به آغوش زاوش پناه میآورد. رابطه و احساساتی که میان آن دو در نامهها برقرار میشود از نوع یک رابطهی معمول و مرسوم نیست و پیچیدگیهای خاص و در عین حال جذاب و حیرتانگیزی دارد.
بهمن فرسی دربارهی شب یک شب دو مینویسد:
«امروز که بیست سالی از تاریخ نوشتن «شب یک شب دو» میگذرد، وقتی خود من به عنوان خواننده به این نوشته نگاه میکنم، باید، در عین ناخوشایندی، بگویم که از بابت زبان و بیان و بافت و ساختمان ادبی، مقولهییست که زبان فارسی آنرا خواهد خواند و خواهد شناخت. امروز که من ادبیات داستانی دنیا را با گز و عیار دیگری میسنجم، به سختی میتوانم سر در بیاورم که بیست سال پیش به شکل و زبان «شب یک شب دو» چگونه دست یافتم. و آیا آن کمگویی و انسجام شاعرانه را باز میتوانم تکرار کنم؟»
یکی دیگر از ویژگیهای خاص این رمان زاویهی دید دوم شخص است که به پیچیدگی و فرم خاص رمان اضافه میکند. شب یک شب دو رمانی است که اکثر خوانندگان آن در تجربهی خواندنش، به دوباره خوانی آن باز میگردند. رمانی است که درست از آن جایی که تمام شده، آغاز میشود و میتوان از هر صفحهاش آن را باز کرد و به جهان عجیب و مالیخولیاییاش وارد شد.
شب یک شب دو
نویسنده: بهمن فرسی
سال انتشار: 1366
بخشی از کتاب:
«این نامه تاریخ ندارد. کلماتش هم سر و ته ندارد. این از همان لحظههای بیخودی و راستی توست. و خیلی کوتاه است. آشکار است کلمات آن به زحمت گیر آمده. یا برعکس، خیلی هم با شتاب. تا از مغز به دست بیاید و بر کاغذ بنشیند، تقریبا فاصلهای وجود نداشته. فاصلهای که بتوان با ظرفهای موجود اندازهاش گرفت. من این شتاب و پریشانی و بیتابی راستکار را دوست دارم.
عزیزم، درست نمینویسم. درست نتوانسته بودم بنویسم. اختیار کلمات با من نیست. اختیار من با کلمات است. اصلا این وسط اختیاری در کار نیست. اینها نوعی ریختن است. کلمات میریزند.»
دربارهی نویسنده:
از بیوگرافی بهمن فرسی در جلد شب یک شب دو:
بهمن فرسی در سال ۱۳۱۲ در تبریز به دنیا آمد. از ۴ سالگی در تهران بود. مدرسه را از میان رها کرد. از ۱۴ سالگی کار کرد. کارهای گوناگون، ولی نه دولتی. چند سالی برای مطبوعات قلم زد. نان تلخ قلم زود دلش را زد. چنی سالیست، و امروز هم، کارمند است. زن و یک پسر دارد. شعر، داستان کوتاه، نقد، یادداشت سفر و… مینویسد. به تفنن بازیگری و نقاشی نیز میکند. هشت بازی برای تئاتر نوشته و چهارتای آن را خود به روی صحنه آورده است. چندیست به سینما نیز میاندیشد. شب یک شب دو را پنج سال پیش آغاز کرد. سه سال وقفه در آن افتاد. این دو سال اخیر را با وجود درد استخوان که توان کار را از او گرفته، پیاپی به آن پرداخت، و اینک…
شب یک شب دو تنها رمانی است که بهمن فرسی نوشته است. باقی آثار او در غالب داستان کوتاه، نمایشنامه و شعر است.