
به بهانه تولد وودی آلن
مصطفا عزیزی
تورنتو – کانادا

مصطفا عزیزی
فیلمنامه نویس و تهیه کننده تلویزیونی
س- آیا با این حرف پیکاسو موافقید که گفته است: «هنرمندان خوب کپی میکنند اما هنرمندان بزرگ میدزدند»؟
ج- «آه من از بهترینها دزدیدهام! از (اینگمار) برگمن، از گروچو (مارکس)، از (چارلی) چاپلین، از (باستر) کیتون، از مارتا گراهام، از (فدریکو) فلینی. منظورم این است که من یک دزد بیشرم هستم.» (مجله تایم)
سال ۱۹۳۵ حداقل سه نفر به دنیا آمدند که در ادبیات و موسیقی و سینما سرآمد شدند با دو تای اول کاری نداریم چون اول سال به دنیا آمدن یکی از آنها در ۸ ژانویه دیگری در ۳۰ ژانویه اما شخص مورد نظر ما در اولین روز آخرین ماه سال به دنیا آمد. یعنی امروز تولد اوست و ۷۸ را تمام کرد و میرود به ۷۹. او در وسط نیویورک توی بروکلین در یک خانواده یهودی پولدار به دنیا آمد و وقتی راه افتاد و حرف زد فرستادنش مدرسه یهودیها اما وقتی بزرگ شد زد زیر همه چیز و گفت:« من یک “بیخدای مبارز فرویدی” هستم!».
از همان نوجوانی نواختن کلارینت را آغاز کرد. او کلارینتی با سیستم انگشتگذاری قدیمی معروف به سیستم آلبرت به کار میبرد. سالها است که او همراه با گروهی از دوستانش هر دوشنبه شب در هتلی در نیویورک جاز دیکسیلند مینوازند. در نواختن کلارینت کارش بالا گرفت و پاش به تلویزیون باز شد با ورود به برنامههای تلویزیونی، او اسم کوچک «وودی هرمن» نوازنده مشهور کلارینت را بر خود نهاد. ضمنا او علاوه بر نواختن کلارینت یک نقش کوچکی هم در سینما دارد که به خاطر همین نقش کوچیک تا حالا چندین بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده و چهار بار هم جایزه را برده.
ماجرا از اینجا شروع شد که او علاوه بر نوازندهگی کلارینت به دزدی هم علاقه داشت اما چون دزدی در عالم واقع دشوار بود و مرگ و میر و زندان و اینجور چیزا داشت برای همین رفت دانشگاه ثبت نام کرد که درس فیلمسازی بخواند بلکه بتواند در عالم خیال دست به دزدی بزند اما از شانس بدش و استعداد کمش همان عندالورود مردود شد و مجبور به ترک دانشگاه. دید عجب دنیای مسخرهیه که هر چند قراره در آینده چهارتا اسکار ببره اما دانشگاه هم راهش نمیدن! برای همین زد تو کار طنز و شروع به نوشتن طنز با ساعتی ۲۰ دلار برای این و آن شد. کمکم زد تو کار بازیگری و کارش گرفت و یاد آرزوی اولش افتاد و فیلم «پولو بردار و فرار کن» را که ماجرای زندهگی یک دزد خُردهپا بود و خودش هم نقشش را بازی میکرد ساخت و همین فیلم، که به فارسی هم دوبله شده و در ایران همان موقع نمایش داده شد، درهای شهرت و محبوبیت را بهرویاش باز کرد.
بعد افتاد تو کار زناشویی و فیلم «آنچه همیشه میخواستید در باره سکس بدانید ولی میترسیدید بپرسید» ساخت و همینجور پشت سر هم فیلم ساخت تا در سال ۱۹۷۷ با ساختن «آنی هال» که نویسنده و کارگردان بازیگر اصلیاش خودش بود دیگه مهر خودشو توی سینما زد و جاش را برای همیشه باز کرد. از سال ۱۹۶۵ که اولین فیلمش «تازه چه خبر، پیشی؟» تا «جاسمین غمگین» و فیلمی که امسال ساخت و احتمالا تا من دارم این مطلب را مینویسم یک فیلم دیگه ازش بیرون میآد همینجور بی وقفه فیلم ساخته و میسازه.
کمتر نوازندهی کلارینتی این شانس را داشته که فیلمهاش تضمین شده باشن. یعنی هر فیلمی بسازه بد هم که باشه باز همه میرن تا یک فیلم بد از او ببینند.
داشتم یادم میرفت نام این نوازندهی کلارینت آلن استوارت کونیگزبرگ معروف به وودی آلن است.
پانویس
۱) ۸ ژانویه: الویس آرون پریسلی در توپلو (در آمریکا) متولد شد همون که بهش میگن شاه راک اند رول البته بازیگر هم بود.
۲) ۳۰ ژانویه: ریچارد گری براتیگان نویسنده و شاعر پست مدرن معاصر آمریکایی که توی ایران چون خیلی وقت از مدرن عبور کردیم و به پست مدرن رسیدیم معروفتر از آمریکا ست.