روزنامه نگاری در بحران
پایان راه رسانه های قومی
هیچ کس فکر نمی کند که صنعت اخبار دارای ارزش اجتماعی یا ملت سازی باشد. تا زمانی که به دنبال شخص ثالثی باشند که اعتبار خود را تأیید کنند یا از منافع خود در برابر کسانی که تواناتر از دادگاه افکار عمومی هستند، دفاع کنند. اکنون Covid-19 موضع خسته کننده دستگاه های جمع آوری اخبار را آشکار کرده است و نشان داده است که این دستگاه ها وابسته به بخش خصوصی متفکر مدنی برای تبلیغ پول و یا تعهدات دولت برای اطلاع رسانی به شهروندان برای تبلیغات پولی هستند.
هیچ کس تبلیغات نمی کند. حتی پس از گذشت بیش از دو دهه از “تحکیم” رسانه های اصلی در بخش چاپ این موضوع همچنان ناخوشایند است. برخی از کارشان از این حرفه خارج می شوند (Torstar). برخی دیگر از بیرون کنترل می شوند (Postmedia). شرکتهای مخابراتی الکترونیکی به کمک دولت های نالایق که صرف انحصارهای مجازی یا “صنایع فرهنگی” دستکاری شده توسط آن ها می شود، تکیه می کنند. پس از آن CBC و شورای ملی مطبوعات و رسانه های قومی کانادا (NEPMCC) وجود دارد. CBC سالانه بالغ بر 1.5 میلیارد دلار کمک مالی دریافت می کند. با NEPMCC مانند یک گدای یتیم رفتار می شود.
با این حال ، تقریباً همه می دانند که مطبوعات / رسانه ها آنچه را که اتفاق می افتد، گزارش می دهد، شخصیت ها و موضوعات را شناسایی می کند ، عوامل بازی را تجزیه و تحلیل می کند و برای استفاده و مطلوبیت عمومی، وقایع و اقدامات خاص را ارزیابی می کند. در حقیقت، به جهانیان می گوید که ما که هستیم و “چه کار می کنیم”. چه اهمیت داشته باشیم و چه صرفاً بیننده باشیم.
در یک جامعه دموکراتیک، این امر هوشیاری کارامد و لارم برای دستیابی به حقوق جمعی و فردی و آزادی را در حین دفاع و ترویج مساوات و برابری تقویت می کند. این تنها دفاع در برابر به حاشیه رانده شدن است. این امر به افرادی صدای اعتراض می دهد که در وضع موجود ممکن است سکوت را ترجیح دهند. علاوه بر این ، و از نظر برخی ، به طرز چشمگیرتری ، هنوز هم کارآمدترین روش برای تبیین و تکثیر آن ارزشهای متمایز – نمادها – است که فرهنگ ما را تعریف می کند. “فرهنگ” کانادا “چند فرهنگی” است. این همان چیزی است که برابری را در میان جمعیت متنوعی با ریشه های مختلف قومی ، نژادی ، مذهبی و زبانی مورد احترام قرار می دهد.
در کشوری که به طور رسمی دو زبانه است ، مقامات محلی به دلایل کاربردی خدمات را به بسیاری از زبانها ارائه می دهند. آنها “چند زبانه” شده اند زیرا مردم (شهروندان) به راحتی در خانه و “جامعه” خود به زبانی صحبت می کنند که بیشتر بازتاب کننده هویت آن هاست، حتی اگر فرزندانشان به زبان “اصلی” آموزش داده شوند. از نظر آنها ، “دو زبانه” به معنای توانایی صحبت کردن به یکی از دو زبان رسمی به اضافه زبان خود است. صرف نظر از وضعیت سیاسی ، به نظر می رسد دولت هایی که به “ملت سازی” مشغول هستند ، این واقعیت را تصدیق می کنند ، مگر در مواردی که در حالت مبارزات انتخاباتی قرار دارند.
این ممکن است برای بسیاری از کانادایی ها تعجب آور باشد ، اما گروه سوم زبانی تنها از نظر تعداد انگلیسی زبان ها در رتبه دوم قرار دارد. با توجه به سیاست های مهاجرت ، این تنها عامل در حال رشد است. سرشماری سال 2016 نشان داد که 23٪ از مردم با زبان “سوم” ارتباط برقرار می کنند. چه کسی به آنها می رسد؟ در طی چهار ماه گذشته ، تنها در صورتی از دستور کار “دولت” های مختلف که به صورت “زنده” اعلام شد با خبر می شدید که تمام وقت خود را در مقابل تلویزیون می گذراندید، چگونه جامعه بداند چه اتفاقی افتاده است؟
شصت درصد مجله های که به زبان قومی منتشر می شدند از انتشار متوقف شده اند. اگر بحران کووید -19 طولانی تر شود، ممکن است این تعداد به نود درصد برسد. این آسیب ها ، از نظر فرهنگی و از نظر شغل و فعالیت های از دست رفته ، مطمئناً در سطوح ارشد دولت منعکس خواهد شد. جالب است كه شورای ملی مطبوعات و رسانه های قومی (كه دارای بیش از 650 عضو فعال است) برای تأمین بودجه سالانه، پیشنهادی به دولت ها در سطح فدرال و استانی ارائه كرده است كه می تواند نواقص موجود در ارتباطات و تحولات فرهنگی را برطرف كند.
گوش به زنگ باشید.
Courtesy of Joe Volpe / CORRIERE CANADESE