به مناسبت تولد وودی آلن ساسان اسوندی تورنتو - کانادا به یاد عظیم جوانروح، که 5 فیلم وودی آلن را باهم دیدیم و تا مدتها در مورد آنها گپ می زدیم. او یکی از نادرترین فیلمسازان و نویسندگان آمریکاست که 50 فیلم کارگردانی کرده، 73 فیلمنامه نوشته (50 تا را خودش کارگردان بوده)، در 45 تا فیلم بازی کرده (در 34 تا از فیلم های خودش بوده)، 4 اسکار دارد (3 تا برای فیلمنامه و یکی هم برای کارگردانی) یکی از اسکارها را هم از دست اصغر فرهادی کشیده بیرون (نامرد!). کاندید بازیگری هم بوده، 134 جایزه دیگر از جمله «نخل طلایی کن» و «شیر زرین ونیز» هم دارد. بیش از 170 بار جایزه نبرده، بیش از 100 تا داستان هم نوشته که چاپ شده اند. خب این آدم با استعداد نیست؟ آها، یادم رفت که بگویم قدش در بهترین حالت 160 سانتیمتر است. خب این آدم کوچولو نیست؟ «وودی آلن» یک مجموعه کامل فوبیا (بیماری روانی ترس از چیزی) دارد: از عنکبوت، حشرات، نور خورشید، سگ، ارتفاع، فضای بسته، جمعیت، میکروب، سرطان و مرگ می ترسد. 3 بار ازدواج کرده(سومین ازدواجش با دخترخوانده خودش بوده و دو تا هم بچه دارند) با 2 تا هنرپیشه هم سالها زندگی کرده (دایان کیتون و میا فارو). خوب این آدم عجیب نیست؟ متولد 1935 بروکلین، از نسل دوم خانواده یهودی مهاجر از روسیه. فامیلی خیلی سختی دارد که عوضش کرده به «آلن». از 15 سالگی وارد «شو بیزینس» شده، اوایل برای دیگران کمدی می نوشته که روی سن اجرا کنند، اما از اینکه کمدی هاش خوب اجرا نمی شده، ناراحت می شود و آستین بالا می زند و خودش وارد گود می شود. به موفقیت و شهرت میرسد. اولین فیلمنامه ا را در سن سالگی می نویسد و وارد «فیلم بیزنس» می شود. در فیلم What's New Pussycat برای خودش هم نقشی در نظر می گیرد، می نویسد و بازی می کند. سال بعد شروع می کند به کارگردانی و بازی در فیلم. در سن 34 سالگی فیلم «پول رو بردار و فرار کن -take the money &run» را می سازد که فیلم موفقی می شود و نظر منتقدین و تماشاگران را همزمان جلب می کند. از آن زمان تا به حال کارگرداتی می کند، بازی می کند ولی برای دیگران دیگر کمتر می نویسد. در دهه 70 دو تا فیلم بسیار موفق ساخته: «انی هال -1977» و «منهتن 1979». در هر دو فیلم هم خودش بازی کرده است. برای «انی هال» دو تا اسکار گرفت (بهترین کارگردانی و فیلمنامه)، اما در مراسم اسکار حاضر نشد و هالیوود را از خودش دلگیر کرد که تا الان هم ادامه دارد. «وودی آلن» امسال 79 ساله می شود. او از 30 سالگی فیلمسازی می کند و تا به حال50 فیلم ساخته، یعنی سالی یک فیلم. خوب این عجیب و غیرقابل تحمل نیست برای فیلمسازهایی که هر ده سال یکبار فیلم بد می سازند؟ فیلم های «وودی آلن» بین روشنفکرهای سینمارو خیلی طرفدار دارد، دانشجوهای سینما، فلسفه و سینماروهای حرفه ای هم سینمای او را دوست دارند. «وودی آلن» خودش تهیه کننده خودش نیست و فیلم هایش را دیگران تهیه می کنند، اما همیشه دفتر فیلمسازی خودش در تهیه شریک می شود. خودش می گوید از فروش املاک بیشتر پول درآورده تا از راه سینما. پس از جدایی از «میا فارو»، پنت هاوسی که منهتن داشت را 17 میلیون دلار می فروشد، در حالیکه آن را 600 هزار دلار خریده بود. دستمزد فیلمنامه نویسی «وودی آلن» با نرخی که اتحادیه تعیین کرده برابر است و در این مورد خلافی از او سر نزده است. در مورد کارگردانی و بازی هم همینطور. از شروع کارش تا به حال وکیل و مشاور خودش را عوض نکرده، او یکی از دوستان پدر وودی بوده(ببینید طرف چند ساله است و چه فسیلی شده، آن هم در نیویورک). همیشه در فیلم هایش یک نویسنده، روشنفکر یا فیلمساز دارد که خودش آن را بازی می کند، البته به جز چند استثنا مانند: یک شب در پاریس، ملیندا و ملیندا، تو با یک غریبه قد بلند و مو سیاه ملاقات می کنی. «وودی آلن» بسیار بسیار خجالتی و دست پا چلفتی و کم حرف است، برعکس شخصیتی که در فیلم هایش برای خودش می نویسد. کاراکتر فیلم پر حرف است و دوست دارد که به هر سوراخی سرک بکشد و شیطنت بکند و از کار همه سر در بیاورد. در فیلم «جاسمین آبی - blue jasmine» شخصیت خودش را به «کیت بلانشت» منتقل کرد (که برایش اسکار هم گرفت) و این برای اولین بار بود که این کاراکتر دست و پا چلفتی، کار خراب کن و بیمار بود، درست همچون وودی آلن حقیقی. «وودی آلن» سالها در یکی از جاز بارهای نیویورک همراه با یک گروه کوچک جاز، کلارینت می زد. برای سالها آنها هر یکشنبه اجرای موزیک داشتند. این برنامه باعث نرفتن «وودی آلن» برای گرفتن اولین و دومین جایزه اسکارش شد، پس از آن هم دیگر به لوس آنجلس نرفت. فیلم «جاسمین آبی» هم در ابتدا برای لوس آنجلس نوشته شده بود که به سان فرانسیسکو تغییر لوکیشن داد. «وودی آلن» یکی از چند تا فیلمساز خوب آمریکایی است که در نیویورک به دنیا آمده، بزرگ شده، به شهرش وفادار مانده و به هالیوود کوچ نکرده است(البته هالیوود این گروه را خیلی دوست ندارد). اسم مطبوعاتی آنها، «گروه نیویورکی» یا «غول های نیویورکی» بود: New York Giants / Gangs of New York و متشکل بودند از: «مارتین اسکورسیسی»، «فرانسیس فورد کاپولا»، «رابرت دونیرو» همراه با «وودی آلن». راستی راستی اینها غول نیستند؟ این گروه با همدیگر یک فیلم 3 اپیزودی در مورد شهری که دوست داشتند، ساختند. «داستان های نیویورکی - New York Stories» سه کارگردان، هرکدام یک اپیزود را کارگردانی کردند و دفتر فیلمسازی «رابرت دونیرو» فیلم را تهیه کرد. این زمانی بود که به خاطر گرانی کسی به نیویورک نمی رفت که فیلم بسازد.(بیشتر به تورونتو می آمدند و بخش نیویورک را فیلمبرداری می کردند!) وودی آلن فیلم های بسیار بسیار خوبی همچون: Take the Money &Run ، Sleeper ، Annie Hall، Manhattan ، Broadway Danny Rose ، The Purple Rose of Cairo ، Hannah and her sisters ، Radio Days ، Shadows and Fog ، Mighty Aohrodite ، Deconstructing Harry ، Midnight in Paris ، Blue Jasmine ساخته است، در کنارش فیلم های عادی هم دارد (که شاید سال های آینده خوب بشوند) . فیلم های وودی آلن را دوست دارم (بعضی ها را بیشتر)، در حقیقت باید بگویم سینمای «وودی آلن» را دوست دارم. او یک آمریکایی است که هالیوودی و برای سیستم، فیلم نمیسازد، بیشتر به نظر می آید برای خودش و طرفداراش فیلم می سازد تا همه مردم. اگر دوست دارید از سینما و فیلم های «وودی آلن» بیشتر خوشتان بیاید، پاپ کورن و نوشابه نگیرید، بیشتر از اینکه نگاه کنید، گوش بدهید و آمادگی اینکه در نهایت شما باید همه چیز را به هم متصل کنید، داشته باشید، چون با یک فیلم داستان گو و سرراست طرف نیستید، همانطوری که استاد آلن سرراست نیست.