زنان، دشتان و جنون ماهانه
معرفی کتاب «زنان، دشتان و جنون ماهانه»؛ نوشتهی شهلا زرلکی
کتابی که این بار به سراغ معرفی آن رفتهایم، پژوهشی است نو و جدید در حوزهی مطالعات زنان. کتابی که ابتدا با نوشتن مقالهای تحت عنوان «جنون ماهانه و زنان نویسنده»، در ذهن شهلا زرلکی، نویسندهی آن، آغاز میشود و بهانهای میشود برای پژوهشی عمیقتر و جامعتر در این باره. پرسش اصلی آن مقاله این بود که چرا در آثار داستانی زنان نویسنده، عادت ماهانه و نشانگان فراگیر پیش از آن، به عنوان یک ویژگی زیستی روزمره، در توصیفات زنانهی شخصیتهای داستانی به کار نمیآید؟
زرلکی به این نتیجه میرسد که چرایی نپرداختن به این موضوع را حتی میتوان در الگوهای تربیت فرهنگی و سنتی ردیابی کرد و در اصل عادت ماهانه و هرچیز مربوط به آن در فرهنگ نویسندگان ایرانی جز مقولات ناگفتنی و فراموششده است. پرسش این سوال در تحقیقات نگارنده؛ در متون اعتقادی و اسطورهای است و راز جای خالی این ویژگی زیستی در نوشتهها و گفتهها، ریشه در فرهنگی چند هزار ساله دارد.
زنان دشتان و جنون ماهانه
نویسنده: شهلا زرلکی
ناشر: چرخ
سال چاپ: 1395
نوبت چاپ: 6
تعداد صفحات: 138
این کتاب که با استقبال خوبی در ایران مواجه شد؛ در فصل اول به توصیف و ریشهشناسی واژهی دشتان و واژههایی که در طول تاریخ و در دورهها و ادیان مختلف برای توصیف این وضعیت زنانه به کار رفتهاست، میپردازد و سعی دارد نگاه منفی مشترک به این پدیده را از بین ادیان و فرهنگهای مختلف بیرون کشیده و ریشه شناسی کند. اما بخش اصلی این کتاب، از منظر فرهنگی به قاعدگی میپردازد. در واقع ریشهی مغفول ماندن قاعدگی و اختلالات پیش از آن، باورهای کهنیاست که در پسزمینهی ذهن انسان امروز وجود دارد. و به این نتیجه میرسد که دلیل نگرش منفی غالب فرهنگها به فرایند قاعدگی، اختلالات عصبی و جسمانی پیش از این دوره و آغاز آن بوده است.
به طور کلی این کتاب پژوهشی نو و سترگ در این باره است که تا پیش از آن توسط نویسندهای به این شیوه و از نگاه فرهنگی و اسطورهشناختی، واکاوی نشده و اغلبِ پژوهشها و کتابهای معدودِ چاپ شده در این زمینه، در حوزهی پزشکی و راهکارهای درمانی این مسئله بوده است. مفصلترین مطلب دربارهی قاعدگی در وندیداد اوستا یافت میشود که در آنجا برای توصیف این وضعیت زنانهی واژهی فارسی پهلوی «دشتان» به کار میرود. نویسنده این واژه را که ریشهی ایرانی دارد و برای مخاطب ایرانی نوشته است، به عنوان واژهی اصلی برای توصیف خونریزی ماهانه در زنان استفاده میکند و در تمامی فصول کتاب این واژه را مبنا قرار میدهد.در بخشی از کتاب میخوانیم:
«در دانشنامهی ایران باستان آمده است«در مجموعه روایات داراب هرمزدیار احکام و مراسم و قوانین محرماتی فراوان دربارهی دشتان آمده است. گاه این قوانین متاخر که حدود چهار قرن از مکتوب شدنشان میگذرد، سختتر و خشنتر است از آنچه که از منابع پهلوی بر جای مانده، در این روایات کیفر مرگ برای زنانی که در هنگام دشتان به چیزها و عناصر مقدس نگاه کنند یا لمس کنند تعیین شده. به موجب این روایات، باید جایی ویژه و کاملا دور از خانه و آبادی و آبادانی برای این زنان تعیین نمود. به موجب این احکام که نمونهای از آن در سد در گذشت، هرگاه زن دشتانی چشم باز نموده و اطراف را بنگرد، تا شعاع فرسنگها، هرچه را که نظرش بر آن افتاده پلید و نجس کرده است.»
دربارهی نویسنده:
شهلا زرلکی در 22 مرداد سال 1355 در تهران به دنیا آمد. او در رشتهی زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرد و نویسندگی را در سالهای نوجوانی به طور جدی آغاز کرد. همچنین او در مجلات و نشریاتی مختلفی فعالیت کرده که شروع آن را میتوان نوشتن نقد سینمایی در سال 1377 در روزنامهی سلام دانست. همچنین در روزنامههای همشهری، شرق و صبح امروز نیز مطلب به چاپ رسانده است. زرلکی در سال 1385موفق به کسب جایزهی «نقد ادب و هنر» شد که از پس از آن بر شهرت او افزوده شد و همچنین داوری در مسابقات ادبی مختلف نیز در کارنامهی هنری او به چشم میخورد.
از کتابهای او میتوان به مجموعه داستان «ما دایناسور بودیم» 1387، «زنان علیه زنان؛ جستاری روانشناختی در آثار آلبا دسس پسس» 1382، «چراغها را من روشن میکنم، بررسی آثار زویا پیرزاد» و… اشاره کرد.
خرید و دانلود کتاب زنان، دشتان و جنون ماهانه