مجید موثقی – سوئیس: نگاهی به فیلم کوتاه «یک نفس» و مستند «قایق کوچک خداوند» ساخته های «عبدارحیم صاحب الفصول» توجه اين فیلمساز به سوژه تقدیر و سرنوشت را نشان می دهد. در فیلم اول كارگردان جاده ای زمینی و در مستند «قایق کوچک خداوند» راهی دریایی را هدف قرار داده است. هر دو مسیر نا امن، خراب و بی انتها، هر دو افق و چشم اندازی ناپیدا دارند، در حالیکه دستی در سایه در پی نجات انسان هاست!.
همانگونه که راننده فیلم کوتاه «یک نفس» اتفاقی و ناگهانی در دل جاده ای، آنهم برای خرید یک نخ سیگار در کنار دکه ای ترمز می کند و با پیرمردی تنها در همان جاده مواجه می شود که منتظر ماشین است، ناخدای مستند «قایق کوچک خداوند» نیز با اینکه بادها خبر از دریایی خروشان می دهند و پلیس مجوز عبور به او نداده است، با سماجت زیادی برای التیام غم نان، دل به دریا می زند. این در حالیست که خود نمی داند که قرار است جان بیست و دو نفر را که کمی بعد در حال غرق شدن هستند نجات دهد!
مونتاژ موازی و آدم هایی که دست تقدیر آنها را نجات می دهد، سوژه مستند خوبی است که این کارگردان را با چالش و تجربه ای متفاوت روبرو کرده است. نگاه نزدیک, همراه و خودمانی صاحب الفصول با کاراکتر های اصلی داستان, فارغ از تکنیک های فیلمبرداری پیچیده, روایتی جذاب و نفس به نفس ساخته و بیننده را مشتاق همراه شدن می کند. لازم به ذکر است که فیلم کوتاه «یک نفس» در اولین اکران بین المللی در جشنواره فیلم کوتاه داکا که در کشور بنگلادش برگزار میشود به روی پرده رفته است.
چرخش ناگهانی داستان ها, شرایط پیرامونی را دستخوش تغییرات کرده و نقش تقدیر را پر رنگ می کند. در فیلم کوتاه «یک نفس» پیش داوری و گمان راننده به پیرمردی که خیال می کند، اگر او را سوار کند، اسیر و گرفتار خواهد شد و در انتها همه چیز عوض می شود از این دست دگردیسی ها است. این تصور اولیه همان چبزی است که قدرت مشاهده درست را از او گرفته بود، اما چرخ گردون بی باد نیست و در انتها صورت مسئله برعکس از آب در می آید و پیرمرد است که او را نجات می دهد!
در آنسو نیز ناخدا غرش بادهای سهمگین را نمی شنود و ناخواسته برای نجات انسان های گرفتارشده در دریا, راهی مسیری طوفانی می شود. اما صید او از دل این تقدیر، بیست و دو ماهی است که به خشکی بیشتر از دریا احتیاج دارند.