اتاوااخباراخبار اقتصادیسیاستصفحه اولکانادا
موضوعات داغ

آینده روابط کانادا و ایالات متحده آمریکا

چشم‌انداز سیاسی هر دو کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا

پویان طباطبایی
تورنتو, کانادا

پویان طباطبایی, تورنتو | آینده روابط کانادا و ایالات متحده، به شدت به چشم‌انداز سیاسی هر دو کشور وابسته است، به‌ویژه با انتخابات قریب‌الوقوع ریاست جمهوری در ایالات متحده و دولت اقلیت لیبرال کانادا که در معرض انتخابات احتمالی قرار دارد. این تحلیل پیامدهای بالقوه برای روابط اقتصادی، سیاست‌های محیط‌زیستی، تجارت، دفاع و منافع مشترک امنیتی بین دو کشور را بررسی می‌کند و همچنین نشان می‌دهد که تغییرات رهبری در هر کدام از کشورها چگونه ممکن است بر این حوزه‌ها تأثیر بگذارد.

 

روابط اقتصادی و تجارت

روابط اقتصادی بین کانادا و ایالات متحده به شدت به هم وابسته است، زیرا این دو کشور همچنان بزرگ‌ترین شرکای تجاری یکدیگر هستند. اما جهت این روابط به شدت به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ در ایالات متحده و هرگونه انتخابات احتمالی در کانادا وابسته خواهد بود.

  1. تجارت دو جانبه و رقابت‌پذیری در آمریکای شمالی: تحت یک دولت محافظه‌کار در آمریکا، کانادا ممکن است با چالش‌های جدیدی در زمینه تعرفه‌ها بر چوب، فولاد و آلومینیوم و یا افزایش سیاست‌های “خرید محصولات آمریکایی” مواجه شود. این سیاست‌ها می‌توانند موجب اصطکاک بین دو کشور شده و کانادا را وادار به لابی‌گری گسترده برای حفظ دسترسی به بازار ایالات متحده کنند، به ویژه در زمینه منابع طبیعی و کالاهای تولیدی. در مقابل، یک دولت متمایل به تقویت رقابت‌پذیری آمریکای شمالی می‌تواند موجب تشویق همکاری‌های تجاری و یکپارچگی بیشتر تحت توافق‌نامه ایالات متحده-مکزیک-کانادا (USMCA) شود و راه‌های جدیدی برای تسهیل تجارت فرامرزی و امنیت زنجیره تامین ایجاد کند.
  2. اقتصاد سبز و انرژی پاک: با توجه به تعهدات هر دو کشور برای گذار به اقتصاد سبز، همسویی بین کانادا و ایالات متحده در زمینه ابتکارات انرژی پاک همچنان ضروری خواهد بود. در صورتی که ایالات متحده به سمت تعهدات قوی‌تر محیط‌زیستی حرکت کند، این امر می‌تواند فرصت‌های مالی و همکاری فرامرزی را در زمینه‌های زنجیره تأمین وسایل نقلیه الکتریکی، زیرساخت‌های سبز و فناوری‌های جذب کربن ایجاد کند. اما اگر یک دولت ایالات متحده، اهمیت اقلیمی را کاهش دهد، کانادا ممکن است به دنبال مشارکت‌هایی خارج از آمریکای شمالی، نظیر اتحادیه اروپا، برای دستیابی به اهداف محیط‌زیستی خود باشد.
  3. سرمایه‌گذاری و تنوع‌بخشی اقتصادی: تغییرات سیاسی در هر دو کشور می‌تواند جریان‌های سرمایه‌گذاری، به ویژه در بخش‌های فناوری، سلامت و کشاورزی، را تحت تأثیر قرار دهد. دولت کانادا احتمالاً به تأکید خود بر جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی از ایالات متحده برای تنوع‌بخشی به اقتصاد خود ادامه خواهد داد. با این حال، اگر سیاست‌های ایالات متحده کمتر به نفع نهادهای خارجی باشد، کسب‌وکارهای کانادایی ممکن است به دنبال تنوع‌بخشی بیشتر در خارج از ایالات متحده و تقویت روابط با کشورهای آسیا-اقیانوسیه یا اتحادیه اروپا باشند.
  • دولت ترامپ: بازگشت ترامپ به کاخ سفید می‌تواند به افزایش سیاست‌های حمایت‌گرایانه منجر شود و اعمال تعرفه‌های جدید بر فولاد، آلومینیوم و محصولات کانادایی محتمل است. همچنین، سیاست‌های “خرید محصولات آمریکایی” می‌تواند دسترسی کانادا به بازار ایالات متحده را محدود کند و کسب‌وکارهای کانادایی را به سمت تنوع‌بخشی در خارج از آمریکای شمالی سوق دهد.
  • دولت هریس: یک پیروزی برای کامالا هریس احتمالاً روابط تجاری را با تأکید بر رقابت‌پذیری آمریکای شمالی تقویت خواهد کرد. چنین دولتی می‌تواند زمینه‌ای برای همکاری‌های بیشتر در فناوری‌های سبز، انرژی پاک و نوآوری فراهم آورد و ثبات بیشتری در تجارت فرامرزی ایجاد کند.

سیاست‌های محیط‌زیستی و همکاری فرامرزی

سیاست‌های اقلیمی به یکی از مسائل تعیین‌کننده در روابط کانادا-ایالات متحده تبدیل شده است، زیرا هر دو کشور اکوسیستم‌ها، حوزه‌های آبریز و زیستگاه‌های حیات‌وحش مشترکی دارند. با احتمال برگزاری انتخابات در هر دو کشور، سیاست‌های اقلیمی و همسویی آن‌ها می‌تواند آینده همکاری‌ها یا تنش‌ها را شکل دهد.

  1. قیمت‌گذاری کربن و کاهش انتشار: رویکرد کانادا در قیمت‌گذاری کربن احتمالاً با دولتی در ایالات متحده که مخالف مالیات کربن یا سیاست‌های کاهش انتشار است، همخوانی نخواهد داشت. تفاوت در قیمت‌گذاری کربن یا اهداف کاهش انتشار می‌تواند به تنش‌های تجاری منجر شود و کسب‌وکارهای کانادایی را با مشکلات رقابتی مواجه کند. در مقابل، در صورتی که ایالات متحده به سمت اقدامات اقلیمی جدی‌تر حرکت کند، دو کشور می‌توانند برنامه‌های محیط‌زیستی مشترک بیشتری ایجاد کنند و در تحقیقات مشترک و همسویی نظارتی در زمینه انتشار فرامرزی همکاری کنند.
  2. خط لوله و زیرساخت‌های انرژی: زیرساخت‌های انرژی، از جمله پروژه‌های خط لوله، به‌طور سنتی نقطه اختلافی بوده است. یک دولت طرفدار انرژی در ایالات متحده ممکن است از گسترش خطوط لوله حمایت کند و در عین حال با مخالفت عمومی اقلیمی کانادا روبرو شود. در صورتی که دولت اقلیت لیبرال کانادا با رهبری محافظه‌کار جایگزین شود، احتمال همسویی بیشتر در این زمینه وجود دارد که می‌تواند به مذاکرات هموارتر در خصوص توسعه خط لوله و تجارت انرژی فرامرزی منجر شود.

سناریوهای پیش رو:

  • دولت ترامپ: بازگشت ترامپ به قدرت ممکن است به عقب‌نشینی از تعهدات اقلیمی منجر شود و همسویی اقلیمی کانادا-ایالات متحده را تحت فشار قرار دهد. کانادا ممکن است برای جبران عقب‌نشینی‌های ایالات متحده، سیاست‌های داخلی اقلیمی خود را تقویت کند و به دنبال مشارکت‌های فرامنطقه‌ای برای دستیابی به اهداف اقلیمی خود باشد.
  • دولت هریس: دولت هریس احتمالاً بر همکاری‌های محیط‌زیستی تأکید خواهد داشت و وارد توافقات بین‌المللی اقلیمی می‌شود. این امر به کانادا امکان همکاری بیشتر در پروژه‌های انرژی پاک، زنجیره‌های تأمین وسایل نقلیه الکتریکی و جذب کربن را می‌دهد.

همکاری‌های دفاعی و امنیتی

کانادا و ایالات متحده از طریق NORAD و ناتو شراکت طولانی‌مدتی در زمینه دفاع و امنیت دارند. با این حال، شرایط سیاسی متغیر می‌تواند بر سطح همکاری یا حوزه تمرکز این مشارکت‌ها تأثیر بگذارد.

  1. نوسازی NORAD: هر دو کشور بر نیاز به نوسازی NORAD به ویژه در پاسخ به امنیت قطبی و پیشرفت‌های تکنولوژیک در سیستم‌های موشکی توافق دارند. تغییرات سیاسی ممکن است بر تخصیص بودجه و تمرکز استراتژیک تأثیر بگذارد. اگر ایالات متحده به سوی سیاست‌های انزواطلبانه‌تر برود، کانادا ممکن است مجبور شود به تنهایی هزینه‌های دفاعی خود را افزایش دهد یا اتحادهای خود را با دیگر شرکای جهانی برای تامین نیازهای امنیتی‌اش تقویت کند.

سناریوهای پیش رو:

  • دولت ترامپ: با تمرکز بر رویکرد “اول آمریکا”، دولت ترامپ ممکن است سرمایه‌گذاری در ناتو و نوسازی NORAD را کاهش دهد. این امر کانادا را تحت فشار قرار می‌دهد تا به‌طور مستقل هزینه‌های دفاعی خود را افزایش دهد و امنیت قطبی را مدیریت کند.
  • دولت هریس: دولت هریس با تمرکز بر تقویت اتحادها، احتمالاً بر همکاری‌های دفاعی از جمله نوسازی NORAD تأکید خواهد داشت و حمایت ایالات متحده را حفظ می‌کند.

امنیت مرزی و مهاجرت

سیاست‌های مرزی ایالات متحده می‌تواند تأثیر زیادی بر رویکرد کانادا در مهاجرت و پناهندگی داشته باشد.

  • دولت ترامپ: رویکرد سخت‌گیرانه ترامپ در زمینه مهاجرت، می‌تواند فشار زیادی بر منابع کانادا برای مدیریت مرزهایش ایجاد کند. سیاست‌های سختگیرانه آمریکا می‌تواند منجر به افزایش تعداد پناهجویان در مرزهای کانادا شود.
  • دولت هریس: در مقابل، کامالا هریس با رویکرد مترقی‌تر احتمالاً همکاری‌های دوجانبه در خصوص سیاست‌های مهاجرتی و پناهندگی را تقویت می‌کند.

نفوذ اجتماعی و فرهنگی

دو کشور به شدت در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی به هم پیوسته‌اند و سیاست‌های داخلی ایالات متحده بر افکار عمومی کانادا نیز تأثیرگذار است.

  • دولت ترامپ: سیاست‌های قطبی‌کننده داخلی ترامپ می‌تواند موجب ایجاد اختلافات فرهنگی و اجتماعی در کانادا شود، به ویژه در مسائلی چون بهداشت و درمان، پلیس و حقوق بومیان. این تأثیر می‌تواند جامعه کانادا را تحت فشار قرار دهد و رهبران کانادایی را به سمت اتخاذ مواضعی سوق دهد که برخلاف سیاست‌های ایالات متحده باشد. همچنین، تأثیر ترامپ می‌تواند موجب افزایش اختلافات سیاسی داخلی در کانادا شود، به ویژه اگر دولت لیبرال به اجرای سیاست‌های اجتماعی مترقی ادامه دهد که با سیاست‌های ترامپ تضاد دارند.
  • دولت هریس: از سوی دیگر، کامالا هریس که از حامیان سیاست‌های اجتماعی پیشرفته است، می‌تواند تأثیر مثبتی بر کانادا داشته باشد. همسویی ارزش‌های پیشروانه‌ی او ممکن است منجر به هم‌راستایی در موضوعات اجتماعی، از جمله برابری نژادی، عدالت سلامت و حقوق بومیان شود و تعهدات مشابهی را در سیاست‌های کانادا تقویت کند. موضع هریس در این موضوعات می‌تواند حمایت عمومی را برای برنامه‌های اجتماعی مشابه در کانادا افزایش دهد و رهبران کانادایی را به گسترش دسترسی به خدمات بهداشتی یا توجه بیشتر به حقوق بومیان ترغیب کند.

مسیر آینده روابط کانادا و ایالات متحده

تحت دولت ترامپ، کانادا ممکن است با چالش‌های تجاری بیشتر، فشار برای افزایش هزینه‌های دفاعی و اصطکاک در مسائل محیط‌زیستی روبرو شود. این عوامل ممکن است کانادا را به سمت تنوع‌بخشی به مشارکت‌های تجاری خود سوق دهد و رهبران کانادایی را وادار کند تا استراتژی‌های داخلی قوی‌تری در زمینه سیاست‌های اقلیمی و دفاعی اتخاذ کنند.

تحت دولت هریس، کانادا می‌تواند به تقویت روابط تجاری، همکاری قوی‌تر در زمینه انرژی‌های پاک و هم‌راستایی در سیاست‌های اجتماعی امیدوار باشد. تاکید هریس بر چندجانبه‌گرایی و تعهدات اقلیمی می‌تواند مشارکت‌های جدیدی را بین دو کشور ایجاد کند و راه‌های جدیدی برای همکاری در زمینه تغییرات اقلیمی و توسعه پایدار بگشاید.

در هر دو سناریو، کانادا با هدف حفظ روابط دیپلماتیک قوی با ایالات متحده عمل خواهد کرد و استراتژی‌های خود را برای همخوانی با سیاست‌های دولت حاکم در آمریکا تطبیق خواهد داد. اتخاذ رویکردی انعطاف‌پذیر و چندوجهی برای رهبران کانادا ضروری است تا بتوانند این رابطه پیچیده را در میانه انتخابات احتمالی در هر دو کشور به بهترین نحو مدیریت کنند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا