ادبیاتصفحه اولمعرفی کتاب

مکالمات تلفنی سران نازی

معرفی کتاب "مرگ کسب و کار من است"

آیدا پالیزگر

مرگ کسب و کار من است مشهورترین اثر روبر مرل، زندگی‌نامه‌ی یک جلاد مدرن در نیمه‌ی اول قرن بیست و در خلال جنگ جهانی دوم است. تمامی اتفاقات با واقعیت تطبیق دارد و تنها بخش نخست کتاب که کودکی رودلف فرانتس هوس را روایت می‌کند می‌تواند ساخته‌ی ذهن نویسنده باشد. او در مصاحبه‌ای با خبرنگار مجله‌ای ادبی افسوس می‌خورد که چرا در ابتدای کتاب خود مقدمه‌ای ننوشته و نکاتی از حقایق آن را متذکر نشده است.

رودلف فرانتس فردیناند هوس افسر نظامی و جنایتکار جنگی اهل آلمان نازی بود که از 4 مه 1940 تا نوامبر 1943فرمانده اردوگاه آشویتس بود. بنا بر اقرار وی در زمان فرماندهی او در اردوگاه آشویتس بیش از 3 میلیون یهودی کشته شدند.

این کتاب بر اساس هفتصد تن اسناد و مدارک محرمانه‌ای که انهدام سریع حکومت نازی‌ها مانع سوزاندن و از میان بردن آنها شد، نوشته شده است. از آن جمله چهارصد و هشتاد و پنح تن اسناد و مدارک مربوط به وزارت خارجه‌ی آلمان که در تونل‌های معادن کوهستان هارتس به چنگ ارتش آمریکا افتاد، آن هم درست در لحظه‌ای که طبق دستور محرمانه‌ی برلن در شرف سوزانده شدن بود. از دیگر منابع این کتاب میتوان به رونوشت مکالمات تلفنی سران نازی اشاره کرد. این مکالمات به وسیله‌ی اداره‌ی مخصوصی که هرمان گورینگ در وزارت هواپیمایی خود تاسیس کرده بود استراق و ضبط می‌شد.

 

مرگ کسب و کار من است

نویسنده: روبر مِرل

مترجم: احمد شاملو

ناشر: موسسه انتشارات نگاه

سال چاپ: 1400

نوبت چاپ: 15

تعداد صفحه:

464

هوس در سال 1900 در بادن بادن متولد شد. پدرش که در این شهر مغازه‌ی کوچکی داشت کاتولیکی سخت متعصب بود و اصرار فراوان داشت که پسرش کشیش شود. اما رودلف علیرغم پافشاری پدر به سال 1922 به عضویت حزب نازی درآمد. نویسنده با توصیف دقیق و موشکافانه‌ی دوران کودکی هوس سعی دارد انگیزه‌ها و محرک‌هایی را که او را به یکی از بزرگترین جنایتکاران تاریخ تبدیل می‌کند، واکاوی کند.

مسئله این است که اگر می‌توان رودلف لانگ را به عنوان افسری که مامور اجرای قتل‌عام زندانیان بوده است؛ محکوم شمرد چگونه می‌توان خلبان هواپیمایی را که به پرتاب بمب اتمی بر هیروشیما ناگازاکی مامور شده است را از جنایت مبرا دانست؟ آیا فاتح و مغلوب بودن در نفس جنایت تغییری می‌دهد؟

نویسنده با طرح این سوال بی‌پاسخ می‌خواهد بگوید که متاسفانه بله! چون اشکال عمده‌ی کار این است که در قاموس سیاست همیشه حق با حریف پیروز است. در بخش‌هایی مختلفی از این رمان خواننده فراموش می‌کند که در حال خواند سرگذشت چه کسی‌است و پیشینه‌های ذهنی خود را از یاد می‌برد و می‌تواند با رودولف همراه شود و حتی با او همذات‌پنداری کند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«راستش من از گودال‌ها چندانی خوشم نمی‌آمد. این شیوه، برای یک ملت بزرگ صنعتی، به نظر من زشت و ابتدایی و ناشیانه بود. در نظر داشتم که در کوره‌ها شیوه‌ی امروزی‌تری را به کار گیرم. علاوه بر این، کوره این امتیار را هم داشت که اصول پنهانکاری را بهتر می‌شد با آن ضمانت کرد. چرا که عمل کوره‌سوزی، مانند گودال‌ها در فضای آزاد انجام نمی‌شد بلکه کاملا از دیدها در امان بود. از طرف دیگر، از همان ابتدا آرزوی من این بود که تمام خدمات مربوط به اجرای «عملیات ویژه» را بتوانم زیر یک سقف متمرکز کنم.»

 

درباره‌ی نویسنده:

روبر مرل در 28 اوت 1908 در تبسه به دنیا آمد. او کودکی و نوجوانی‌اش را در الجزایر گذراند و پس از آن به فرانسه رفت و در آنجا دکتری ادبیات گرفت. او در جنگ جهانی دوم به اسارت آلمانی‌ها درآمد و مدتی را در زندان گذراند. از دیگر آثار او می‌توان به : شنبه و یکشنبه کنار دریا (1949)، جزیره (1962)، مونکادا اولین نبرد فبدل کاسترو(1965)، قلعه مالویل(1972) و … اشاره کرد.

لینک خرید کتاب در فیدیبو

لینک خرید کتاب در سایت آمازون

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا