چندی پیش جشنواره فیلم فجر به پایان رسید. اما فقدان آثاری که مخاطبین را با عنصر اندیشه درگیر کند بسیار چشمگیر بود! تنها ویژگی متمایز «سی و ششمین دوره این جشنواره» رشد نسبی و پخته شدن عناصر شنیداری و دیداری فیلم ها بویژه در شاخه جلوه های ویژه و فیلمبرداری بود!. فیلم هایی چون « مغزهای کوچک و زنگ زده» ساخته هومن سیدی ، «مصادره» به کارگردانی مهران احمدی، «ماهورا» کریم زرگرنژاد، «تنگه ابوغریب» از بهرام توکلی، «به وقت شام» ساخته ابراهیم حاتمی کیا از رنگ و لعاب خوبی در فیلمبرداری برخوردار بودند اما از منظر محتوایی فاقد ستیزو جذابیتی بودند که تماشاچي را با دیدگاهی نو درگیر کند. امسال رأی هيات داوران در اعلام برندگان جشنواره مخاطبین جدی سینما را دلسرد کرد و معلوم نشد که چگونه تیم داوری به خلاقیت نوینی در اهدای جوایز رسیدند و در بخشهایی به برندگان دو سیمرغ اهدا کردند!.
اما جشنواره فجر خبرهاي خوب هم با خود داشت. بازيگر نوظهوری با گریمی متفاوت در فیلم «دارکوب» ساخته بهروز شعیبی ظاهر شد که نظر همگان را به عنوان یک پدیده نوظهور به خود جلب کرد، اگر در این دوره جایزه «سیمرغ بهترین بازیگری زن» به «سارا بهرامی» اهدا نمی شد، یک علامت سوال بزرگ در نحوه قضاوت داوران می توانست شکل بگیرد. سارا بهرامي از کشف جوهره نقش که از افت و خیز زیادی برخوردار بود به خوبی برآمده و به حق برنده این جایزه شد.
امسال در ميان آثاری که ادعای سینمایی نو و متفاوت را داشتند کار خاصی چنگی به دل نزد و تنها فیلم های انگشت شماری چون « امیر» ساخته نیما اقلیما و «اتاق تاریک» ساخته «روحالله حجازی» و نیز«سرو زیر آب» به کارگردانی «محمد علی باشه آهنگر» توانستند با درایت و هوشمندی خوبی نسبت به سایر رقبا یک سر و گردن بالاتر بایستند. باید گفت که هر سه فیلم مذکور، از کارگردانی و بازیهای خوبی برخوردار بوده و در مقایسه با سایر آثار جشنواره ، حرفی نو و متفاوت برای گفتن داشتند.
شاید یکی از مشکلات بنیادین این دوره از جشنواره فجر، حذف بخش «هنر و تجربه» از جدول نمایشهای جشنواره بود که فرصتی را برای دیدن آثار متفاوت و گاه تجربی فیلمسازان نو بوجود می آورد. عدم حضور این آثار، خروجی محصولات جشنواره به بیست و چند فیلم رسید که این آمار برای یک جشنواره ملی بسیار ناچیز است و این در حالیست که تعداد آثار ساخته شده سال پيش در ايران كم نبوده است!. نکته مبهمی که در این دوره مشاهده شد انتخاب فیلم هایی بود که حول سینمای جنگ و یا شکل گیریی پدیده داعش می گشت . فیلم های« تنگه ابوغریب، ماهورا، بمب، سرو زیر آب، کامیون، امپراطوری جهنم، به وقت شام، لاتاری» در این دسته بندی قرار داشتند که این جنس کارها بیشتر مخاطب را با جشنواره ای موضوعی مواجه می کند تا یک جشنواره ملی!
آخرین دوره جشنواره فجر آش دهن سوزی از آب در نیامد، اما فرصتی شد تا با بخش بین الملل آن مقایسه شود. یکی از مشکلات بخش ملی، عوض شدن دبیر آن در هر دوره است در حالی که اکثر جشنواره های بزرگ سینمایی از یک مدیر و مشاوران ثابتی بهره می برند تا بعد از آزمون و خطاهای احتمالی به شناخت مناسبی از یکدیگررسیده و مشکلات پیشبینی شده را در دوره بعد تکرار نکنند. مشخص نیست چرا درهر دوره از جشنواره فجر نام یک دبیر با یک آدرس جدید اعلام می شود. مجموعه چنین اشتباهات تکراری، نشان دهنده عدم درک درست مدیریت کلان در سیاست گذاری های این بخش مهم است.
در نقطه مقابل جشنواره ملی، بخش بین الملل جشنواره در مدت زمان کوتاهی از هدفمندی و برنامه ریزی بهتری برخوردار شده است و با پیدا کردن یک دبیر ثابت «رضا میر کریمی» توانسته در همین چند سال اخیر از رشد نسبی و قابل توجهی برخوردار شود. بخش بین الملل با حضور یک تیم جدی و استفاده از مشاورین حرفه ای و بین المللی توانسته است نزدیک به ۱۶۰۰ فیلم از سایر کشورهای جهان با شرط وردیه بیست دلاری برای ثبت نام کردن آنها جذب کند که خود نشان دهنده یک سیر سعودی خوب برای مدیران این جشنواره است.
امسال نزدیک به سیصد میهمان از هفتاد و هشت کشور جهان به ایران می آیند که پنجاه و پنج نفر آنها دانشجویانی هستند که در بخش دارافنون جشنواره تحت نظر اساتید مجرب بین المللی به فراگیری این فن مشغول خواهند شد. از دیگر نکات مثبتی که در بخش بین الملل جشنواره فجر می توان یاد کرد، حضور میهمان و چهره های بین المللی شهیری چون «فرانکو نرو» و«الیور استون» است. باید دید که آیا سربازان جوخه «اليور استون» سياست های اخیر آمریکا را در فجر به رگبار خواهند بست؟