اتاوااخبارجامعهسیاستصفحه اولکانادایادداشت کانادایی
موضوعات داغ

باور دارم مارک کارنی و حزب لیبرال در انتخابات پیروز می‌شوند

چرا این موضوع بیش از همیشه اهمیت دارد

Pooyan Tabatabaei
پویان طباطبایی

پویان طباطبایی, تورنتو | تنها سه شب تا روز رأی‌گیری باقی مانده، و برای اولین‌بار در این دوره‌ی پرفراز و نشیب انتخاباتی — که اغلب آشفته و ناامیدکننده بود — حس روشنی و حتی امید در من زنده شده است.

چنین احساسی همیشه در من نبود. تا همین چند ماه پیش اگر از من می‌پرسیدید، می‌گفتم که دوران حزب لیبرال به پایان رسیده. جاستین ترودو، که زمانی با چهره‌ای نو و مهربان نماد امید و پیشرفت برای کشور بود، به تدریج به نمادی از خستگی و بی‌اعتمادی تبدیل شد. وعده‌های اولیه‌اش — مثل سیاست‌های زیست‌محیطی بلندپروازانه و کابینه‌ای که بازتابی از چهره‌ی واقعی کانادا بود — زیر سایه‌ی رسوایی‌های اخلاقی، بحران مسکن، و احساس نادیده‌گرفته‌شدن مردم رنگ باخت. طبق بیشتر نظرسنجی‌ها، حزب لیبرال به سمت یک شکست تاریخی پیش می‌رفت. گفتمان پرحرارت و حملات مداوم پیر پویلیور به دل مردم نشسته بود. عطش تغییر واقعی بود — و حتی دردناک.

اما ناگهان، همه‌چیز در آمریکا تغییر کرد — یا بهتر است بگوییم، عقب‌گرد کرد.

ظهور دوباره‌ی دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور احتمالی ایالات متحده و هرج‌ومرج همیشگی که با خود به همراه دارد، باعث شد بسیاری از کانادایی‌ها دوباره به این فکر کنند که واقعاً در این انتخابات چه چیزی در خطر است. این فقط یک رأی‌گیری داخلی نیست. این یک همه‌پرسی است درباره‌ی اینکه چگونه می‌خواهیم در جهانی پرآشوب و بی‌ثبات حرکت کنیم — جهانی که در آن، بزرگ‌ترین شریک تجاری و نظامی ما به دست مردی می‌افتد که هیچ باوری به دیپلماسی ندارد و آن را تمسخر می‌کند.

فقط ماه گذشته، ترامپ در یکی از تجمعات شلوغ و پرهیاهوی خود کانادا را «عملاً ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا» نامید. این فقط یک شوخی نبود — یک هشدار بود. نشانه‌ای واضح از این‌که ترامپ، کانادا را نه به‌عنوان شریک، بلکه به‌عنوان وابسته، ابزار، و منبعی برای فشارهای اقتصادی و سیاسی می‌بیند. تهدید «تهاجم اقتصادی» — چه از طریق تعرفه‌ها، چه سخت‌گیری‌های مرزی یا بازنگری در توافق‌های تجاری — دیگر فقط یک سناریوی خیالی نیست. این یک پیش‌نمایش از آینده‌ی محتمل است. در چنین شرایطی، سخنان و سیاست‌های پیر پویلیور نه‌تنها بی‌اثرند، بلکه می‌توانند برای کشور خطرناک باشند.

شباهت‌های روشنی میان پویلیور و استفن هارپر وجود دارد — نخست‌وزیری که در زمان زمامداری‌اش، جایگاه بین‌المللی کانادا تنزل یافت، اهمیت چند ملیتی بودن کانادا دست کم گرفته شد و در سیاست خارجی اشتباهات پرهزینه‌ای مرتکب شد. حالا پویلیور، با حمله به نهادهای ملی، تضعیف رسانه‌های عمومی، و همسویی با گفتمان‌های راست افراطی، پا در همان مسیر گذاشته — اما تندتر و بی‌پرواتر.

پیر پویلیِور – حزب محافظه‌کار

نگران‌کننده‌تر این است که پویلیور، از نظر فکری و رفتاری، به ترامپ بسیار نزدیک‌تر است تا با جامعه کانادا. بی‌اعتمادی به نهادها، ستایش از «آزادی فردی» به‌قیمت مسئولیت جمعی، حمله به رسانه‌ها، و وعده‌های مبهم در بسته‌بندی عوام‌گرایانه — این‌ها تاکتیک سیاسی نیستند، بلکه شباهت‌های عمیق ایدئولوژیک‌اند. پویلیور نه‌تنها در برابر ترامپیسم نمی‌ایستد، بلکه از آن الهام می‌گیرد. در زمانی که کانادا بیش از هر زمان به رهبری بالغ و محکم نیاز دارد، نمی‌توان آینده‌ی کشور را به دست کسی سپرد که هیچ سابقه‌ی مدیریتی ندارد — جز مدیریت یک کانال یوتیوب و مجموعه‌ای از شعارهای کوتاه.

در مقابل، مارک کارنی قرار دارد و به‌همین‌دلیل باور دارم او و حزب لیبرال پیروزی غیرمنتظره‌ای به دست خواهند آورد. کارنی از آن سیاستمدارانی نیست که با سر و صدا جلو بیاید. او با آرامش و تدبیر قدم برداشت. یادمان نرود که سابقه‌اش در سیاست نیست، بلکه در نهادهای مالی جهان است و این دقیقاً همان چیزی است که در این لحظه اهمیت دارد. او که ریاست بانک مرکزی کانادا و سپس بانک مرکزی بریتانیا را در دوران بحران جهانی مالی ۲۰۰۸ به عهده داشت، در خط مقدم مدیریت بحران‌های اقتصادی جهان ایستاد. او اعتبارش را نه با وعده، بلکه با کارنامه‌ی قابل اتکا به دست آورده است.

مارک کارنی – حزب لیبرال

در زمانی که ترامپ تهدیدی جدی برای اقتصاد و سیاست خارجی ماست، کانادا نمی‌تواند به رهبری اکتفا کند که بیشتر به دنبال جنجال است تا راهکار. کارنی کسی است که می‌تواند در برابر ترامپ نه با فریاد، بلکه با اعتمادبه‌نفس، آگاهی، و احترام بین‌المللی بایستد. او معنای واقعی رهبری خونسرد و مبتنی بر تخصص است.

حزب لیبرال، که تا همین چند ماه پیش در حال فروپاشی بود، حالا دوباره در حال بازیابی اعتبار است, نه به‌دلیل وعده‌های جدید، بلکه به‌دلیل انتخاب درست در زمان درست. ترودو، با تمام میراث پیچیده‌اش، با کنار رفتن خود راه را برای کارنی باز کرد. کارنی هم اکنون در حال بازتعریف معنای رهبری سیاسی در کاناداست. رهبری بر پایه‌ی اعتماد، دانش، و عقلانیت.

این انتخابات دیگر صرفاً یک رقابت حزبی نیست. این آزمونی است برای هویت ما. آیا می‌خواهیم به ارزش‌هایمان پایبند بمانیم یا به سایه‌ی ترامپیسم درآییم؟ آیا خواهان حکومتی مبتنی بر عقلانیت هستیم، یا اسیر احساسات و شعارها خواهیم شد؟

سه روز دیگر، پاسخ این سوال‌ها را خواهیم داد. و من باور دارم که مردم، با دیدن تضاد آشکار میان سیاست‌های نمایش‌محور پویلیور و شفافیت خردمندانه‌ی کارنی، انتخاب درستی خواهند کرد. آن‌ها به کارنی رأی خواهند داد. آن‌ها به کانادایی رأی خواهند داد که می‌خواهند از آن دفاع کنند , نه کانادایی که ترامپ و هم‌فکرانش خیال تصاحبش را در سر دارند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا