اخبار هنراز گوشه و کنارسفرصفحه اولویدیو ها

برلیناله یا برلین ناله

یادداشتی از مشاهدات مجید موثقی در باب جشنواره امسال برلین

مجید موثقی Majid Movasseghi
مجید موثقی
Majid Movasseghi

 شصت و ششمین جشنواره برلین با نگاه ویژه ای به پناهندگانی که این روزها خیل بی شماری از آنها در جای جای جهان دیده می شوند به پایان رسید. این دوره هم جریان های سیاسی روزعلی الخصوص بحران مهاجرین عرب و آشفتگی خاورمیانه تمرکز اصلی جشنواره بود.برلیناله در دوره قبل با فیلم پر سرو صدای« ویکتوریا» نگاه بسیاری را به خود جلب کرد.این رویداد سینمایی درمیان رقبای اروپایی اش چون ونیز و کن از رتبه خوبی برخوردار است.از ویژه گی های خوب آن قرار داشتن در شهری است که نسبت به کن و ونیز، به مراتب ارزانتر و همچنین  از قابلیت  مناسب تری در اسکان و حمل و نقل شهری برخوردار است.

کاخ جشنواره و خیل عظیم مشتاقان در کنار رد کارپت جشنواره
کاخ جشنواره و خیل عظیم مشتاقان در کنار رد کارپت جشنواره

برلیناله نیز امسال چند فیلم خاص و متفاوت باخود همراه داشت که دراین دوره از جشنواره فیلم«آتش در دریا» به کارگردانی«جیانفرانکو رُزی» برنده جایزه اصلی یا همان خرس طلایی جشنواره شد.مستند که مشقت و تلف شدن مهاجرین این روزها برای رسیدن به اروپا از طریق جزیره ی« لامپادوسا» را در دریای مدیترانه نشان می دهد.این جزیره اولین خشکی نزدیک به سیسیل است که پای این آواره گان از خاورمیانه یا آفریقا به آنجا می رسد.این کارگردان ایتالیایی  که در سال 2013 نیز برنده شیر طلایی در جشنواره فیلم ونیز شده بود، جایزه اش را  امسال در مراسم اختتامیه برلیناله تقدیم به مردم همین جزیره می کند که با روی خوش از این مهاجرین استقبال کرده اند.

مستند«آتش در دریا» از ایتالیا که برنده خرس طلایی جشنواره شد
مستند«آتش در دریا» از ایتالیا که برنده خرس طلایی جشنواره شد

از کارهای قابل تأمل این دوره می توان از فیلم«خلاف رودخانه» ساخته«یانگ چائو» نام برد که به عنوان یک دست آورد برجسته هنری در جشنواره مورد ستایش قرار می گیرد.فیلمی عاشقانه که راجع به یک سفر دریایی در طول مسیر رودخانه یانگ تسه است و از فیلمبرداری و مونتاژی بسیار خیره کننده ای برخوردار است.

فیلم«خلاف رودخانه» از چین که به عنوان یک اثر برجسته هنری ستایش شد
فیلم«خلاف رودخانه» از چین که به عنوان یک اثر برجسته هنری ستایش شد

یکی دیگر از فیلم های پر سر و صدای این دوره فیلم«لالایی برای رازی غم انگیز» از کشور فیلیپین و سنگاپور بود که تماشای آن هشت ساعت طول می کشد.این فیلم برنده جایزه «آلفرد باوئر» شد که هر ساله به فیلم برجسته ای اهدا می شود که افق و چشم انداز نوینی را در خود داشته باشد.

جایزه بهترین کارگردانی به فیلم«چیزهایی که می آیند» به کارگردانی «میا هانسن» رسید که از کارگردانی پخته ای برخوردارنبود.فیلم از ایده ای تکراری وام می گیرد که درباره جدایی یکباره یک استاد فلسفه از خانواده اش است.فیلم ازمونتاژی آشفته برخوردار است و بازی«ایزابل هوپر» نیز کمکی به این درام نکرده است.برخورد آدم های این فیلم از باورپذیری خوبی برخوردار نیست و این در حالی است که فیلم های دیگری چون«تنها در برلین» برای گرفتن این جایزه  سزاوارتر بودند.

فیلم«لالایی برای رازی غم انگیز» از فیلیپین و سنگاپور که تماشای آن هشت ساعت طول می کشد
فیلم«لالایی برای رازی غم انگیز» از فیلیپین و سنگاپور که تماشای آن هشت ساعت طول می کشد

فیلم های«مرگ در سارایو» از بوسنی هرزگوین جایز ویژه هیات داوران، فیلم«هِدی» از تونس تندیس بازیگری مرد، فیلم «ایالت متحده عشق» از لهستان خرس نقره ای بهترین فیلمنامه و فیلم «کمون» از دانمارک نیز جایزه بازیگری زن را از آن خود کردند.

حضور مریل استریب به عنوان رئیس هیات داوران،نمایش فیلم «درود بر سزار» از برادران کوئن در افتتاحیه جشنواره، بزرگداشت فیلمبردار بزرگ آلمانی مایکل بالهاوس و ملاقات جرج کلونی با«آنجلا مرکل» برای حمایت از مهاجرین نیز ازاتفاقات مهم دیگر این جشنواره بودند.حضور فیلمسازان و بازیگران مشهوری چون اسپایک لی،تیم رابینز،جولی مور،ایزابل هوپر،مایکل شانن،ژرار دوپاردیو،آندره تیشینه و جود لاو نیز تب و تاب جشنواره را بالا برده بود.

مریل استریپ رئیس هیات داوران دوره شصت و ششم جشنواره برلیناله
مریل استریپ رئیس هیات داوران دوره شصت و ششم جشنواره برلیناله

اما اگر این دوره از برلیناله را با رقیب فرانسوی او یعنی  کن مقایسه کنیم،جشنواره متوسط تری به نظر می رسد.به عنوان مثل در بخش های منتقدین یا نوعی نگاه جشنواره کن ، مخاطب با استعدادهای نو و فیلم های درخشان تری نسبت به بخش پانوراما یا فوروم برلین مواجه می شود.به عنوان مثال «قوچ ها» ساخته«گریمور هاکونارسون»  از ایسلند و همچنین فیلم «برگزیدگان» ساخته « داوید پابلوس» از مکزیک را می توان از شاهکارهای آخرین دوره جشنواره کن نام برد.

در بخش پانارومای برلیناله امسال یک فیلم بسیارخوبی به نام« تقاطع 48» نشان داده شد که راجع به دشواری زندگی دو موزیسین فلسطینی است. فیلم از ریتم خوب و کشش زیبایی در داستان برخوردار است.نشان دادن واقعیت های غیر کلیشه ای در این منطقه پر آشوب و همچنین قهر و آشتی بین شخصیت های فیلم و درعین حال امید برای بهتر شدن شرایط زندگی در منطقه ای که پر از اختلافات مذهبی است،افق و دید خوبی به مخاطبین جشنواره داد.به همین خاطر فیلم برنده جایزه نگاه مردمی در این بخش شد.

فیلم« تقاطع 48» فیلم منتخب تماشاچیان در بخش پاناروما
فیلم« تقاطع 48» فیلم منتخب تماشاچیان در بخش پاناروما

البته این مشکل هم در جشنواره کن و هم در برلیناله مشهود است که بخش های اصلی و رقابتی آنها نسبت به بخش های جنبی آن ضعیف تر هستند و مسئله دیگر آنکه یک سری کارگردانان خاص و گاه تکراری برای جذب تماشاچی و فروش گیشه در بخشهای اصلی و رقابتی به چشم می خورند.گاه آثار همین کارگردانان شهیر از ریتم خسته کننده تری نسبت به بخش های پاناروما،فوروم و نسل نو برخوردار است.

یکی از عواملی که امروزه این رویدادهای بزرگ سینمای را با افت کیفی مواجه کرده است،سلایق ثابت کمیته های اجرایی آن در انتخاب فیلم ها است. شاید عملکرد جشنواره های کوچکی که در نقاط دیگر دنیا در حال شکلگیری  و رشد هستند از جشنواره های بزرگی چون کن ، ونیز و برلیناله  بهتر باشد ولی چون از امکانات و تبلیغات خوبی برخوردار نیستند به چشم نمی آیند.طبیعت و زیبایی های بی پایانش فقط به دریا(کن)جزیره(ونیز)وجنگل(برلیناله) ختم نمی شود.تکرار اسامی و نمایش آثار کارگردانانی که در دوره های قبل آن شرکت کرده بودند همیشه می تواند جالب باشد.اما مسئله در این است که تکرار این اسامی از طریق کانال های ارتباطی و واسطه ها  صورت می گیرد نه خود جشنواره ها! در واقع دلال های هنری به خاطر تسلط به زبان و مقررات جشنواره ها باعث سکوی پرتاب فیلم ها می شوند وکارگردان ها خوبی هستند که هیچگاه به این فستیوال ها معرفی نمی شوند و می بینیم که به خاطر عدم حمایت و گاه ندانستن زبان از بازی بزرگان حذف و در نهایت گوشه گیر می شوند و برای فراموشی غم نان از جهانی دیگر سر در می آورند.اگر برلیناله بتواند این فیلمسازان جوان و مستعد را کشف کند شاید بزرگترین رسالت هنری خویش را ایفا کرده است

فیلم«چیزهایی که می آیند» محصول مشترک فرانسه و آلمان که برنده جایزه کارگردانی شد
فیلم«چیزهایی که می آیند» محصول مشترک فرانسه و آلمان که برنده جایزه کارگردانی شد

عدم تحقیق و شناخت جشنواره برای کشف استعداد های ناب در این دوره از جشنواره مشهود بود. انتخاب فیلم های ایرانی برای رقابت با سایرین خوب صورت نگرفته بود. به غیر از فیلم«رویاهای دم صبح» از مهرداد اسکویی که در بخش« نسل نو» جشنواره به نمایش درآمد.فیلم های دیگر ایرانی  چون لانتوری،والدراما و اژدها وارد می شود از ضعف فیلمنامه و عدم سازماندهی در کارگردانی برخوردار بودند.نگاه اجمالی به این فیلم ها فضای جامعه ایران را آکنده از خشونت،نا امنی، دروغ، بازجویی و جنایت نشان می دهد.البته تردیدی به فضای پر از التهاب جامعه  ما مخصوصا در این روزها نیست.

یکی از نقاط ضعفی که در فیلم های ایرانی  شرکت کننده جشنواره وجود داشت این بود که  شخصیت ها  با عدم تحقیق و شناخت شکل گرفته اند بنابراین در سطح باقی می مانند، زیرا اکثر این فیلم ها فلاکت و بدبختی انسان ها را نشان می دهند و نه دلایل آنرا و در نهایت یک تصویر نادرست از یک نظام اجتماعی به مخاطب غیر بومی می دهند.در این آثار بیشتر بازی با فرم مد نظرسازنده گان آن بوده تا باورپذیری داستان و آدم های فیلم! به همین خاطر شخصیت ها از قوام خوبی برخوردار نیستند و در پایان فیلم فراموش می شوند و با تماشگر از سالن سینما خارج نمی شوند.در واقع از میان تمام  فیلم های ایرانی شرکت کننده تنها فیلم اسکویی است که هم بحران را به خوبی  نشان می دهد وهم روزنه های امید را درعمق اثر بوجود می آورد.

«رویاهای دم صبح» مستند بی نظیری از مهرداد اسکویی که در«بخش نسل نو» جشنواره نشان داه شد
«رویاهای دم صبح» مستند بی نظیری از مهرداد اسکویی که در«بخش نسل نو» جشنواره نشان داه شد

در واقع اسکویی چون یک سایکودرامیست مشکلات این زندانیان زیر هیجده سال را از زیر زبان آنها بدون هیچ گونه جبری بیرون می کشد و در روند فیامبرداری  می بینیم که آنها با بیان مصائب و رنج هایشان  در برابر آیینه دوربین  تخلیه می شوند و به شناخت بهتری از خود می رسند و در نهایت دردهایشان در روند فیلم کمتر شده و تدریجا این دیدگاه تحلیلی بوجود می آید که دختران این کانون اصلاح و تربیت قربانی شرایط و سیاست نادرست جامعه شان هستند نه اینکه خود آنها بی رحم، سنگدل و جانی باشند.نیاز اسکویی به ساخت« رویاهای دم صبح» در عمق صدا و پرسش های خارج از کادر او از شخصیت های فیلمش به خوبی روشن است.او برای ساخت این فیلم بسیار صبور بوده  زیرا مجوز ساخت این فیلم پس از ماه ها انتظار و در اوج ناباوری صادر می شود.ازاین لحاظ یکی از رویدادهای مهم جشنواره برلین نمایش همین فیلم از اسکویی بوده است که به همراه کارگردان ایتالیایی فیلم«آتش در دریا» جایزه«عفو بین الملل» را به خود اختصاص می دهند.

ضعف جشنواره برلیناله امسال در این نکته نهفته است که می خواهد سیاسی باشد ولی یک سیاست درست تنها دانش مناسبات مدنی نیست بلکه شناسایی بحران های جوامع مختلف و ارائه راه حل بنیادی برای بهتر شدن حال مردم است نه اینکه نشان دادن بحران و تأسف خورن به حال دیگران! در واقع جشنواره سیاسی تنها معذلات اجتماعی را نشان نمی دهد بلکه ریشه های امید را در یک زمین حاصلخیز بارور می سازد.یکی از مشکلات دیگر برلیناله  نشان دادن چهارصد فیلم آن هم در مدت زمانی کوتاه است.شاید صدور 300 هزار بلیط از لحاظ کیفیتی جشنواره ایده الی را تداعی کند،اما این حجم زیاد نمایش فیلم در بخش های مختلف که شامل:مسابقه اصلی،پاناروما،فوروم،نسل نو، فیلم کوتاه،چشم انداز سینمای آلمان،کلاسیک،رترو،بزرگداشت،سینمای بومی،ترمیم فیلمهای قدیمی و بخش آشپزی و… است،فرصت تماشای همه این آثار را بوجود نمی آورد.حال در این میان یک بازار سینمایی هم وجود دارد که خود دنیای دیگری است.

دیدار جرج کلونی و همسرش با آنجلا مرکل برای حمایت از مهاجرین
دیدار جرج کلونی و همسرش با آنجلا مرکل برای حمایت از مهاجرین

البته همه اینها از لحاظ کمیتی یک رکورد به حساب می آیند اما کمی نقد به این جشنواره نیز می تواند برای بهتر شدن آن در دوره های بعدی کارگشا باشد.شاید سخنان مدیر جشنواره در جهت صدورهزار کارت مجانی برای مهاجرین و حتی استخدام آنها در جشنواره زیبا باشد.اما طوری که به نظرمی آید  این حرفها در سرمای برلین تنها حرارت جشنواره را بالا برد ونه چیزی بیش !

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا