«زنی با سگ ملوسش»
پویان طباطبایی
ساسان قهرمان در نوجوانی با تئاتر آشنا شد و پیش از ورود به دانشگاه در گروههای تئاتر خانه جوانان، اداره کل فرهنگ و هنر و کارگاه نمایش رادیو و تلویزیون در ارومیه در بیش از بیست نمایش بازی کرد. همچنین کارگردانی چند نمایشنامه و فیلمنامه چند نمایش صحنه ای و تلویزیونی را به عهده داشت.
در تابستان ۱۹۸۴ به کانادا آمد. او در رشته بازیگری و کارگردانی در دانشکده هنرهای زیبا- دانشگاه تهران و سپس در رشته ادبیات انگلیسی و جامعه شناسی در دانشگاه یورک تورنتو تحصیلات خود را ادامه داد.
تا کنون به قلم او سه رمان، سه مجموعه شعر، یک مجموعه مقاله تحلیلی فرهنگی- اجتماعی و یک درسنامه زبان و ادبیات فارسی منتشر شده است.
همچنین در کانادا با بازی در چند اثر از جمله:
«جانشین» (نویسنده: ساعدی / کارگردان: بهروز سلیمی)
«این به آن در» (نویسنده: ساعدی / کارگردان: وحید رهبانی)
«قربانی» (نویسنده: هارولد پینتر / کار مشترک با نیاز سلیمی)
«میراث» (نویسنده: بیضایی/ بازیگر و کارگردان: ساسان قهرمان)
«آهای کی اونجاست؟» (نویسنده: ویلیام سارویان/ کارگردان: لوون هفتوان)
و اجرای مکرر نقالی «مجلس سهراب کشی» کوشیده است تا پیوند خود را دنیای نمایش حفظ کند.
ساسان قهرمان در روزهای پایانی سال 2013 نمایشی را به روی صحنه برد. اثری با نام «زنی با سگ ملوسش» که قهرمان ترجمه، طراحی و کارگردانی آن را بر عهده داشت و برای نخستین بار بود که به فارسی اجرا میشد. او در این اثر در کنار مهرک جارودی از 11 تا 15 دسامبر در استودیو شماره 313 در Dance Makers Performing Arts Studioبه روی صحنه رفت.
«خانم با سگ ملوس» یکی از معروفترین داستانهای کوتاه چخوف است که در ایران نیز از شهرت و محبوبیتی ویژه برخوردار شده است. در کنار نگاه ظریف و دقیق و زبان ساده اما پیراستهی چخوف در این داستان به احساسات، عواطف، تردیدها، نیازها، آرزوها، وابستگیها، تضادها، تناقضها و پیچیدگیها و درونیات دو انسان بهظاهر ساده در یک موقعیت بهظاهر عادی، آنچه بر اثر یک «اتفاق ساده» متولد میشود، ریشه میکند و پا میگیرد، «تحول» است؛ و در واقع نه تحول، که «باز جُستن و بازدیدن و باز یافتن خود»، «خود»ی که در پس صورتک معیارها و چهارچوبها و عرف معمول پذیرفته محکوم به از یاد رفتن است و پنهان شدن.
«خانم با سگ ملوس» یکی از نخستین و برجستهترین نمونههای آثار ادبی با «پایان باز» است؛ شیوهای که سپس به یکی از مهمترین ویژگیهای آثار ادبی دوران مدرن بدل شد، و از این زاویه نیز، فرم و محتوا و زبان در آن به پیوند و استحکامی ظریف و شیوا دست یافته است.
داستان 15 صفحه ای «خانم با سگ ملوس» بعدها توسط «برایان فرایل» تبدیل به نمایشنامه ای با نام «بازی یالتا» شد. فرایل یکی از بزرگترین نمایشنامه نویسان زنده انگلیسی زبان و برنده جایزه های گوناگون ادبی از جمله جایزه «پن» ایرلند است و این نمایشنامه را در سال ۲۰۰۱ بر اساس داستان چخوف که در سال ۱۸۹۹ نوشت، باز آفرید.
عکس ها از بهاره خدابنده