مجید موثقی – زوریخ | بیستویکمین دوره جشنواره فیلم زوریخ (Zurich Film Festival) به دبیری «کریستین یونگن – Christian Jungen» از ۲۵ سپتامبر تا ۵ اکتبر ۲۰۲۵ در شهر زوریخ برگزار شد، جشنوارهای که با بیش از صد فیلم از سراسر جهان و حضور چهرههایی چون راسل کرو، داکوتا جانسون و کالین فارل، رنگ و بویی جهانی و در عین حال انسانی داشت. در این دوره، نزدیک به یکسوم فیلمها برای نخستین بار در سطح بینالمللی به نمایش درآمدند و هیئت داوران با ترکیبی چندفرهنگی، توجه ویژهای به آثاری با مضمون همدلی، رستگاری و پیوند انسان با طبیعت نشان دادند.
در مراسم اختتامیه که در خانه اپرای زوریخ برگزار شد، جایزه اصلی «چشم طلایی» برای بهترین فیلم داستانی به فیلم «پدر / Father» به کارگردانی ترزا نووتووا اهدا شد؛ فیلمی که در میان انتخابهای نهچندان درخشان بخش رقابتی، اثری متعادل و قابل بحث به حساب میآمد. در بخش مستند نیز، فیلم سوئیسی «I Love You، I Leave You» ساختهی موریس فریبورگهاوس توانست برای نخستین بار در تاریخ جشنواره این جایزه را به سینمای سوئیس بیاورد. انتخاب این آثار، نشانهای از تمرکز جشنواره بر روایتهای انسانی و نگاههای روانشناسانه به رنج، سکوت و رستگاری بود.

فیلم «Father» بهدرستی نماینده این نگاه است. داستان مردی که فرزند خود را بر اثر غفلت در خودرو از دست میدهد و پس از آن درگیر عذاب وجدان و بازسازی رابطهاش با جهان پیرامون میشود، در سادهترین شکل، تراژدیای انسانی را روایت میکند که در سکوت و بیادعایی، وجدان مخاطب را بیدار میکند. حضور علی عسگری از ایران در هیئت داوران چشمگیر بود و به تصمیمگیری این دوره عمق فرهنگی بیشتری داد، انتخابی که اگرچه محافظهکارانه به نظر میرسد، اما از نظر مضمون و ساختار، منطقی و منسجم است.
در میان آثار بخشهای غیررقابتی و امضادار (Signature)، یکی از فیلمهایی که توجه مرا جلب کرد، «Silent Friend / دوست خاموش» بود؛ اثری از ایلدیکو اِنیِدی، فیلمساز مجاری که پیشتر با فیلم تحسینشده «در جسم و روح» نامزد اسکار و برندهی خرس طلای برلین در سال ۲۰۱۷ شده بود. «دوست خاموش» با ساختاری اپیزودیک، نمایش اول خود را در جشنواره ونیز امسال جشن گرفت. نکته برجستهی این اثر، نمایش مجموعهای از شخصیتها در موقعیتهای گوناگون است که هر یک در تلاشاند ارتباط تازهای با طبیعت برقرار کنند.

در یکی از بخشها، دختری با دستگاهی که سیگنالهای گلهای خانهاش را به صدا تبدیل میکند، گفتوگویی خیالانگیز با گیاهان دارد. در بخشی دیگر، دانشمندی چینی با بازی تونی لیانگ دستگاهی را به ریشه درختی وصل میکند تا ارتعاشات خاک را حس کند. حضور این هنرپیشه که در سال ۲۰۰۰ با فیلم محبوب «حال و هوای عاشقی» ساخته وونگ کار وای برنده نخل بهترین بازیگری شد، به حس و حال «دوست خاموش» کمک بزرگی کرده است. در اپیزود سوم، عکاسی سالخورده و دستیار جوان او در انزوای خود با گیاهان گلدانی ارتباطی شاعرانه برقرار میکنند. همه این عناصر فکرشده در فیلمنامه، این اثر را به سینمای موئلف و تأثیرگذار تبدیل کرده و نشان میدهد کارگردان امضای خود را در این فیلم نیز حفظ کرده است.
فیلم در تدوین و تصویرسازی هوشمندانه عمل میکند: کاتها و پیوندهای تصویری میان مو، ریشه و برگ، حلقهی اتصال میان اپیزودها را میسازند. بافت بصری برگها، صدای لغزش حلزونها و ترکیب صداهای طبیعی با ریتم سکوت، فضایی میان رؤیا و واقعیت پدید میآورد. در لایه مفهومی، «دوست خاموش» همان طبیعت است؛ طبیعتی که در برابر هیاهوی انسان مدرن، در سکوت نظارهگر ماست. این فیلم نه تنها از نظر تکنیکی، بلکه از منظر فلسفی و تأملی، یکی از عمیقترین تجربههای سینمایی این جشنواره بود.

در کنار آن، فیلم ایرانی «بالهای آوازخوان » ساختهی هیمن خالدی نیز در بخش رقابتی مستند، قوام خوبی در ارتباط با مخاطب داشت. این فیلم روایت زندگی پیرزنی در یکی از روستاهای کردستان است که با عشق و فداکاری از یک لکلک زخمی مراقبت میکند. او با وجود محدودیتهای مالی، برای پرنده ماهی میخرد و تلاش میکند بالهای شکستهاش را ترمیم کند. فیلم با نگاهی شاعرانه، رابطه میان انسان و طبیعت را بازتاب میدهد و با پایان تلخش، یادآور شکنندگی این پیوند است. هر دو فیلم، یکی در قالب استعاره و دیگری در سادگی واقعگرایانه، بازتاب همان درونمایهای بودند که جشنواره زوریخ امسال به آن وفادار ماند: تأمل در سکوت، طبیعت و انسانیت.
آخرین دورهی Zurich Film Festival (ZFF) با استقبال کمسابقهی حدود ۱۴۰ هزار بازدیدکننده همراه بود. این جشنواره با ترکیبی از پرمیِرهای بینالمللی، حضور ستارگان هالیوود و رقابتهای جوانانه توانست نقطه عطفی در برنامهریزی خود باشد. بخش مسابقه توجه ویژهای به فیلمهای مستند و فیلمسازان تازهکار داشت. فضای رویداد در مرکز شهر زوریخ، مقیاس و کیفیت مهمانان و نهادها، همه حکایت از آن داشت که ZFF در مسیر تبدیل شدن به یکی از رویدادهای مهم سینمایی اروپا گام گذاشته است.

با این حال، فستیوال فیلم زوریخ بیش از حد به جذابیت ستارگان و جنبههای تجاری تکیه دارد و روح کشف هنری را کمرنگ کرده است. بسیاری معتقدند جشنواره در رقابت با کن و ونیز، به جای تمرکز بر نگاه مؤلف و سینمای جسور، به ویترینی برای فیلمهای ایمن و خوشساخت بدل شده است. باید دید چه برنامهای برای ارتقای این رویداد سینمایی در سال آینده دارد.







