نویسنده با خود اندیشید هر یک چه غمی از آنِ دیگری میبرد
معرفی کتاب «اجارهنشینها» نوشتهی برنارد مالامود
معرفی کتاب – آیدا پالیزگر – اجاره نشینها داستان نویسندهای به نام هری لسر است که پس از ده سال حالا دارد رمانش را به پایان میرساند اما درست در زمانی که دستش گرم نوشتن است، مقرر میشود که خانهاش را تخلیه کند. صاحبخانه میخواهد آن را خراب کند و به غیر از هری لسر تمامی ساکنین ساختمان را ترک کردهاند. در نیویورک بمب اتم لازم نیست. کافیست پایت را از جایی بیرون بگذاری تا خرابش کنند.
هری لسر نمیتواند جای دیگری بنویسد. او تنها و تنها در آن خانه و در جای نوشتنِ مخصوصش میتواند رمانی را که آغاز کرده به پایان برساند. به همین خاطر تا آخرین لحظه مقاومت میکند و از هر راهی برای ماندن در آن خانه استفاده میکند. کمی بعد متوجه میشود که نویسندهای دیگری هم با آن خانه انس دارد و شبها، مخفیانه در یکی از واحدهای خالی طبقهی پایین مشغول نوشتن است. ماجرا از جایی آغاز میشود که بیلی نویسندهی دومِ قصه وارد میشود و از لسر میخواهد که نظرش را دربارهی نوشتههایش بیان کند. جدال بین این دو نویسنده گاه خون بار است، گاه غمانگیز و گاه بیاندازه تیره وتار.
برنارد مالامود با هوشمندی زیادی شخصیتهایش را در موقعیتی عجیب به میدان برده و از آنها میخواهد که تا آخرین دقیقه با هم گلاویز شوند و مسابقه دهند. هر یک رنجی از زندگیِ دیگری میبرد و تکهای از دیگری میکند. هر یک دیبوک دیگر میشود. روحی نحس و خبیث که جای روح فرد مرده را میگیرد و بعد از رسیدن به هدف خود آن را ترک میکند.
اجاره نشینها
نویسنده: برنارد مالامود
مترجم: میلاد شالیکاریان
نشر: چتررنگ
نوبت چاپ: 2
سال چاپ: 1400
تعداد صفحات: 178
بخشی از کتاب:
«همین کار را کرد. لسر همین کار را کرد: شروعی خوب ولی فصلی نه چندان رضایت بخش. بلندپروازانهتر از بار اول. خودش خوب بود و هیچ لازم نبود بیل تا این اندازه از جریان سیال ذهن بهره بگیرد: مثل گدازه به بیرون تراویده، سنگین شده و به بخش ذهنی کیفیتی صخره گون بخشیده بود؛ که احتمالا میشد آن را در بیست صفحه بهتر از آب درآورد، شاید هم کمتر. سبک کن، شل کن، حذف کن، دوباره کار کن؛ این طوری شاید در پیشنویس بعدی تاثیرگذارتر بنویسی.
لسر ابتدا با خونسردی حرف میزد، هرچند در باطن اعتبار خود را زیر سوال میبرد- چه کسی او را این چنین مرجع هنر داستاننویسی ساخته- پانزده سال نوشتن، دست یافتن به یک کتاب خوب، یکی هم بد، یکی هم ناتمام؟ و نهایتا آیا یک نویسنده میتواند به نویسندهای دیگر بگوید چطور کتابش را بنویسد؟ از لحاظ تئوری شدنی است، ولی آیا در عمل هم کاربردی است؟ چه کسی واقعا میداند؟ با وجود این تا اینجای کار، یکریز ادامه داد؛ هر دویشان چهارزانو روی زمین روبهروی هم نشسته بودند، لسر پای جورابپوش خود را در دست گرفته و حرف میزد، بدنش به نشانهی صمیمیتی خالصانه خم و راست میشد، بیل با حوصله گوش میداد و او را زیر نظر داشت.»
دربارهی نویسنده:
برنارد مالامود در 26 آوریل 1914 در بروکلین متولد شد. او که در خانوادهای یهودی چشم به جهان گشود، در بیشتر آثارش به زندگی یهودیان در آمریکا و مصائبشان میپردازد. او در سال 1966 برای رمان «تعمیرکار» برندهی جایزهی پولتیزر شد. همچنین از دیگر آثار او میتوان به «زندگی در دوبلین»، «استعداد طبیعی»، «دستیار» و … اشاره کرد. رمان «اجاره نشینها» را میلاد شالیکاریان به فارسی برگردانده و نشر چترنگ آن را به چاپ رسانده است.