معرفی کتاب – آیدا پالیزگر – بدن انسان به نسبت کاری که انجام میدهد، شکل میگیرد. دستان یک رانندهی تاکسی با دستان یک مکانیک یا پزشک فرق میکند. اما دستهای یک متخصص کاغذ چه حالتی دارد؟ آنکه خمیر کاغذ را آسیاب میکند و تبدیل به ورقههای نازک میکند، بدنش دارای چه جزییات و ویژگیهایی است؟ اصلا چند نفر هستند که توانایی انجام چنین کاری را دارند و فرمول کاغذ را میدانند؟
بورک دوور مرد میانسالیست که به تازگی از کارخانهی کاغذسازی که سالها در آن کار میکرد اخراج شده. او به همراه مارجری همسرش و دو فرزندش بتسی و بیل زندگی میکند و حالا بعد از سالها متوجه شده که به جز ساختن کاغذ هیچ تخصص دیگری ندارد و نمیتواند در جای دیگری استخدام شود. ماجرا از جایی آغاز میشود که دوور تصمیم میگیرد تنها متخصص کاغذ در شهر باشد و تمام رقیبهایش را از بین ببرد تا بتواند دوباره سرکارش بازگردد. او با دادن آگهی استخدام جعلی، جوانانی که میخواهند وارد این کار شوند را شناسایی میکند و از رزومههای آنها و خصوصیترین مسائلشان باخبر میشود تا بتواند آنها را به قتل برساند.
تبر
نویسنده: دانلد ای . وست لیک
مترجم: محمد حیاتی
ناشر: نیلوفر
نوبت چاپ: 2
سال چاپ: 1397
تعداد صفحات: 325
وست لیک، بورک دوور را طوری نوشته است که مخاطب هر لحظه به او برای انجام کارهایش حق میدهد و منطقی را که میسازد، میپذیرد. دوور در تمام این مشکلات تنهاست و خانوادهاش به کلی از کارهای او بیخبرند و نمیدانند که دوور برای پابرجا نگه داشتن خانوادهاش دست به چه کارهایی میزند. نام رمان در انگلیسی «the Ax» است که میتوان آن را در فارسی به تبر، اخراج، تعدیل نیرو و کاهش پرسنل و هزینهها هم ترجمه کرد. ایهام عنوان اصلی در فارسی قابل برگردان نیست.
بخشی از کتاب:
«حالا که به پشت سرم نگاه میکنم میفهمم اولین باری که به تودهی رزومههایی که تعدادشان روزبهروز بیشتر و بیشتر میشد دست زدم، یک جور قدرت سرخوشانه بهم دست داد. من این آدمها را وادار به کاری کردهام، به رقابت، من به رازهایشان پی بردهام و آنها اصلا شستشان از وجود من توی تاریکی، میان سایهها، توی صندوق پستی، در حال دیدزدن، خبردار نبود. توی اتاق کارم، مثل آدم ناخنخشکی که دودستی طلایش را چسبیده، خم شده بودم روی پروندهی رزومهها، حتی به مارجری هم نگفته بودم، هیچکس از قدرت من خبر نداشت. هیچکس خبر نداشت دست به چه کار خطیری زدهام.»
دربارهی نویسنده:
دانلد ای. وست لیک در 12 جولای 1933 در بروکلین به دنیا آمد. او بیش از صد کتاب داستانی و دو کتاب غیرداستانی نوشت. او به خاطر نبوغ زیاد در طرحهای داستانیاش شهرت داشت. نوشتهها و دیالوگهای او پر جنب و جوش است و شخصیتهایش باهوش و باورپذیر هستند. او سه بار موفق به کسب جایزهی ادگارز شده است و انجمن معمایی نویسان آمریکا به او لقب استاد بزرگ را داده است. تبر اولین رمانی از او بود که توسط محمد حیاتی به فارسی برگردانده شد و در نشر نیلوفر به چاپ رسید. همچنین در سال 2005 فیلمسازی یونانی-فرانسوی به نام «کوستا گاوراس» فیلمی با عنوان Le Couperet بر اساس داستان تبر ساخت.