سخنی درباره پنجاه و ششمین دوره مراسم اهدای جوایز موسیقی گرمی 2014
انسانم آرزوست!
چند سالی است تماشای مراسم اهدای جوایز موسیقی گرمی و مشابه آن برای نگارنده به زجری دردآور تبدیل شده است. جوایزی که فی نفسه باید به برگزیده ترین هنرمندان، موسیقیدانان و دست اندرکاران این صنعت اهدا شود، در اکثر مواقع به افراد ناهنرمندی تعلق می گیرد که نه تنها اطلاق نام هنرمند برای برخی از ایشان سنگین و نامترادف است، بلکه تعجب مخاطبین جدی موسیقی روز دنیا را از معیارهای انتخاب یک اثر متفاوت و خوب برمی انگیزد. پر واضح است که نگاه نسل من، که به درستی نسل سوخته نام گرفته و نگرش من به دنیای اطراف و انواع هنر، با نسل جدید متفاوت است و همین فاصله در مورد نسل پیش از من با دورانی که ما در آن به بلوغ رسیدیم، نیز وجود داشته و دارد ولی آنچه که نگارنده را به حیرت واداشته است همانا تعریف و تجسم ارزش و معیارهای فرهنگی در دو نسل متفاوت است.
در سالهای اخیر گرایش دست اندرکاران صنعت موسیقی (به طور خاص شرکتهای تهیه، ضبط و پخش موسیقی) در غرب به کارهای سرهم بندی شده و مطابق پسند نسل جوان، فزونی یافته است. کانالهای رادیویی و تلویزیونی نیز نقش عمده ای در هدایت ذائقه و گرایش روز افزون عامه، به این نوع موسیقی ایفا می کنند. موسیقی فست فودی این روزگار زیبایی و طراوت آنچه من و نسل من در آثار منتشر شده در دهه های 60، 70 و 80 میلادی به یاد دارد، را به شدت کم دارد. در این میان اما هنوز هنرمندانی هر چند انگشت شمار وجود دارند که به اصول خود متعهد مانده و با وجود مشکلات عدیده به ارائه آثار متفاوت و دلنشینی اقدام می کنند که به قول دوست عزیزی هنوز هم چنگی بر تار دل شنونده می زند.
بسیاری از بزرگان دنیای موسیقی به این حقیقت تلخ اذعان دارند که دیگر چیزی به نام صنعت یا تجارت موسیقی باقی نمانده است. بلایی که فن آوری و اینترنت بر سر بیزینس موسیقی آورده و می آورد، جهت گیری این صنعت را کاملاً تغییر داده است. به علت هزینه های بالا، کپی و پخش غیرقانونی آثار موسیقی، دیگر تهیه و انتشار و فروش سی دی و حتی فروش آثار دیجیتال در قالب MP3 نیز برای هنرمندان و شرکتهای دست اندرکار، سودی نداشته و اگر آلبومی هم انتشار می یابد به امید جذب مخاطبین بیشتر برای کنسرتها است. شرکتهای بسیاری در این وانفسا، ورشکست شده و هنرمندان زیادی هم بدون label مانده و ترجیح داده اند تا کارهای خود را در استودیوهای خانگی و با کمترین هزینه تهیه و شخصاً به فروش رسانند. کمتر آلبومی را می شنویم که از تنظیمات ارکسترال زهی یا بادی در کنار سازهای دیگر در آن بهره گرفته شده باشد چرا که هزینه سرسام آور پروداکشنهایی این چنینی را هیچ شرکت ضبط و پخشی تقبل نمی کند. بسیاری از فروشگاههای صاحب نام ارائه آثار موسیقی مانند HMV و Virgin تعطیل شده اند و در این میان اتفاقاتی نادر مانند فروش چند میلون نسخه ای آلبوم «قرمز» از «تیلور سوییفت» نیز جز استثنائات است. رگ حیات موسیقی، این روزها فقط اجراهای زنده و کنسرتها هستند.
جوایز گرمی در شاخه های متفاوت به آثار و افراد متعددی اهدا شدند که برگزیده ای از آنها به شرح زیر است:
- – آلبوم سال: Random Access Memory اثری از گروه موسیقی الکترونیک فرانسوی Daft Punk
- – تک آهنگ سال: قطعه Get Lucky از گروه Daft Punk
- – بهترین آلبوم کانتری: Same Trailer Different Park از خواننده جوان Kacey Musgraves
- – بهترین آلبوم پاپ: Unorthodox Jukebox اثری از برونو مارس
- – بهترین ترانه دو نفره رپ: Holy Grail کاری از Jay Z و Justin Timberlake
- – بهترین اجرای پاپ: Royals کاری از هنرمند جوان نیوزلندی Lorde
- – بهترین تک آهنگ راک: Cut Me Some Slack اثری از دیو گرول، پاول مک کارتنی و کریس نووسلیک
- – بهترین آلبوم راک: Celebration Day از کهنه کاران راک گروه پرآوازه Led Zeppelin
- – بهترین اجرای متال: قطعه God is Dead اثر دیگر گروه کهنه کار Black Sabbath
- – بهترین آلبوم آلترناتیو: Modren Vampires Of the City از گروه Vapmire Weekend
- – بهترین اجرای راک: قطعه مشهور Radioactive از گروه جدید Imagine Dragons
- – بهترین ترانه فیلم: Live Kisses از پاول مک کارتنی (که انگار قصد بازنشستگی ندارد!)
- – بهترین آهنگ کانتری: Merry Go ‘Round از Kacey Musgraves
- – بهترین آلبوم بلوز: Get Up! از Ben Harper و Charlie Musselwhite
- – بهترین آلبوم ریتم و بلوز: Girl on Fire از خانم پیانیست و هنرمند نام آشنا Alicia Keys
آنچه در این دوره از مراسم گرمی شاهد بودیم موفقیت خارق العاده گروه Daft Punk و به دست آوردن 5 جایزه گرمی بود. گروهی که کسی صورت اعضای آن را ندیده است و بصورت روبات در صحنه حضور می یابند.
بسیاری از هنرمندان واقعی، از دید داوران این جایزه پنهان ماندند و اکثر قریب به اتفاق، برندگان این جایزه را، افرادی بدون استعداد دریافت کردند که لیاقت دریافت آنرا نداشته و ندارند ولی دیگر به این مساله عادت کرده ایم. جشن پر زرق و برق گرمی هر سال با تجملات بیشتر از سال قبل برگزار می شود که مرثیه ای باشد برای هنری که متاسفانه این روزها به آدمی رو به موت شبیه شده و روغن داغی است برای نان دلقکهایی که روز به روز، جفنگیاتی به نام موسیقی تولید می کنند. بدا به حال نسل جوانی که به جای پینک فلوید، دایر استریتز، نیل یانگ، جکسون براون، اریک کلپتون، لئونارد کوهن و … باید گوش خود را با اصوات و خزعبلاتی که فارل ویلیامز، رابین تیک، نیکی میناج و… پر کند.
چه نغز گفت مولاتا جلال الدین بلخی(رومی) :
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر، کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست….