
یادداشت کوتاه به مناسبت تولد وودی آلن

روزنامه نگار – نروژ
«دو باور غلط سالهاست که درباره ی من بین مردم رواج دارد. یکی این که من روشنفکرم، فقط به این دلیل که عینکی هستم و بدتر از آن این که هنرمندم، چون فیلم هایم نمی فروشد.»
وودی آلن
بگذارید بی رودربایستی این را در ابتدای مطلب اذعان کنم که «وودی آلن» یکی از برجستهترین و کوشاترین سینماگران آمریکاست. در طی سال ها فعالیت کارگردانان هالیوود در گذشته و حتی زمان حال کمتر فیلمسازی با سخت کوشی و تمرکز او فیلم ساخته است. البته حضورش نوسان داشته به این صورت که فعالیت های او گاه کم رنگ یا نامشهود بوده و گاهی به شدت مطرح بوده و ورد زبان سینمادوستان بوده، اما هرگز قطع نشده است. به زودی آخرین فیلم او به روی پرده میآید. این درحالی است که او کار روی فیلم بعدی را شروع کرده و قصد دارد پس از چند سال فیلمسازی در اروپا، به میهن خود برگردد. داستان فیلم بعدی او در نیویورک و سان فرانسیسکو میگذرد.
بیتردید وودی آلن هم مانند دیگر کارگردانان هالیوود طرفدارانِ پر و پا قرص خودش را دارد، ولی سینمای او، به سببِ تم و داستان های کمدی و طنزش، برای همه طیف های علاقمندان سینما چندان جدّی گرفته نمیشود. از نظرِ مخاطبِ عام، آثارِ آلن بین جدّیت و طنز معلّق است و به نظر میآید گاه مخاطب تکلیفش را با او نمیداند. شاید به همین دلیل است که این کارگردانِ بزرگ نسبت به همقطاران دیگرش، در جریان سینمای جهان، آنقدر مهم و تأثیرگذار جلوه نکند. یکی از سودمندیهای آثار آلن این است بیننده به اهمیت طنز سینمای آلن و ارزشِ بیبدیلِ کار او پی میبرد. به هر صورت، دلایل متنوع شخصی و غیرشخصی موجب میشود که علاقهمندان کار بر روی سینمای آلن انگشتشمار باشند.
به نظر می رسد سینمای آلن از زاویهای، شرح مبسوط زندگانی خود اوست و شگردهایی که برای شخصیتسازی دارد، به مثابه چرخیدن دور شیئی، نو به نو و تازه میشود. تنها پایه ثابت آثار او، هجو محض هستی است. در تمام آثار آلن، بدون استثنا، زندگی عرصهای مضحک و در هم تنیده در اتفاقات است که آدمی میان اختیار محدود خویش و جبری گسترده و دست و پا گیر در نوسان است. وودی آلن به اندازه موهای سرش (البته در جوانی) فیلم ساخته و هنوز دارد میسازد. او به مرور دیگر نمیتواند نقش جوان درب و داغان و هوشیاری را بازی کند که هم چوب ندانمکاریهایش را میخورد، هم از سر اتفاق خوشبخت میشود. بنابراین در بعضی فیلمهایش آدمی گنجانده میشود که دارد نقش او را بازی میکند. در «گلولهها بر فراز برادوی» شخصیت اصلی فیلم اینچنین است.
اما آلن، نسخه دست اول هنرمندی است که هرگز به دام تکرار و لوسبازیهای دانشگاههای هنری نیفتاده و چه با امکانات و چه بدون آن، کار خودش را کرده و دارد میکند. روند فیلمسازی او اما، اگر به شکلی متوالی و خطی مورد بررسی قرار بگیرد، همچون روند خود عمر، از شادابی کاملا سبک، به سنگینی و تلخکامی دوران کهولت میرسد. البته اما در میانه رخوتناک پیری، آلن با شیطنتی پایا به سراغ امور فجیع دور و بر ما میآید و به طنز به ما هشدار می دهد.