سینماصفحه اول

تسلیمی تلخ

تحلیلی بر فیلم پدر

سنبل پویان، فیلمنامه نویس و منتقد سینما
تورنتو – کانادا

در میان حجم بالایی از سینمای اکشن و داستان گوی امروز، گه گاه با نقطه عطفی روبرو میشویم که کمی ما را عقب میکشد، گوشه ای گیر می اندازد و در جای خود برای مدتی خیره نگه میدارد.

با فیلم پدر اینبارکهن الگوها به نجات می آیند. نمایش نامه نویس فرانسوی (فلوریان زلر) برای اولین بار دست به سینمایی کردن یکی از نمایشنامه های خود میزند. نمایش شاه لیری با استانداردهای پیچیده امروز، البته با شیوه روایت اول شخص و تک لوکیشنه که وفاداری زلر با پشتوانه نمایشی خود شکل صحیحی از آنچه قصد تشریحش را دارد بسیار کارآمد و تاثیر گذار بر پرده می کشاند. نمایشی از پدرسالمند مقتدر کلاسیک که شبیه اکثر پدران دنیاست و هرگز قصد عقب نشینی در برابر نسل جوان و پذیرفتن آنچه برسرش آمده را ندارد و گاه راضی به دروغ گویی حتی به خودش هم هست. نوع روایت ناداستان زلر بسیار دلنشین و قابل باور است و نقطه جذاب فیلم همذات پنداری بیننده می باشد، از دریچه نگاه عقل و منطقی که به زوال رفته است. این نمایشنامه با استفاده از ابزار سینما مثل بازیهای بی نظیر، طراحی و رنگ، فضا سازی و البته موسیقی اپرایی که در رساندن احساسات عمیق  آنتونی شخصیت پدر داستان کمک بزرگی میکند. زلر با این اثر دوباره تاکید می کند سینما چقدر به نمایش و ادبیات و موسیقی و اصالت بازیگری وابسته است و تنها چاره بدست گرفتن نبض تماشاگر است، هرچند در چنبره تکنولوژی و داستانهای پیچیده گیر افتاده باشد.

آنتونی هاپکینز و الیویا کلمن در نمایی از فیلم پدر

نمایش پدر زلر در تک لوکیشنی میگذرد که میتواند هر جایی باشد …خانه شخصی پدر، خانه دختر یا مطب روانشناس و حتی خانه سالمندان، کارکترهای آشنا و غریبه که همراه آنتونی با ما بازی میکنند و درگیری و کلافگی همه از خود پدر گرفته تا دختر و مردهای زندگی او و حتی پرستاران که دست در دست هم در جستجوی حقیقت زندگی دور کلاف سر در گمی می چرخیم. اما آنتونی با بازی درخشان آنتونی هاپکینز چیزی فراتر از زوال عقل را نشان میدهد چیزی ترسناکتر که مدام سراغش می آید و آن هم مبارزه با بلاییست که خوب متوجه آنست و با مهارت و هوش بالا خود را به آن راه میزند و سعی می کند همه چیز را عادی نشان دهد.

حتی برای خودش هم نقش بازی کند. نوعی شرم از خود بیش از مواجه اش با دیگران که مدام در ذهن تکرار می کند نه اشتباهی در کار نیست و همه چیز سر جایش قرار دارد. خنده های عصبی و لرزش دستها و حرکات ساختگی و عادی جلوه دادن، یکی از ترفندهای آنتونی است ،که بارها بارها در طول زندگی برای هر کسی میتواند اتفاق بیافتد. این اضظراب ناشی از اشتباه و توقع بیش از حد از خود را همه تجربه کرده ایم. دستپاچگی در مقابل کسانی که روی ما حساب باز کرده اند و هرگز خبر از درون ما ندارند این میتواند درد بزرگی باشد آنهم در سالمندی…  آنتونی با گریه پایانی و دلتنگی برای مادرش تسلیمی تلخ را به نمایش میگذارد و این اولین واکنش منطقی در برابر آنچه برسرش آمده است میتواند باشد.

آنتونی هاپکینز و الیویا کلمن در نمایی از فیلم پدر

ناچار بودن و آسیب پذیری آنتونی و باقی شخصیتها ویژگی منحصر به فرد فیلم پدر است. اینکه بیننده خود را درغالب سالمندی دچار آلزایمر ببیند و او هم لابلای گنگ و گیجی و اضطراب شخصیت دست و پا بزند و فرق واقعیت و توهم را تشخیص ندهد بزرگترین شاخصه این اثر است. در واقع تلاش صادقانه ایست برای درک پذیرش اتفاقی که برای پدری سالمند افتاده و او قصد دارد از آن فرار کند و خود و دیگران را به خاطر این اتفاق قضاوت کند. همراهی دخترش و گیر افتادنش در قبال زندگی خود و پدری که نیازمند اوست و یا همراهان زندگیش که چه حقی به او میدهند، نگاه پرستار غریبه که تنها باید به کارش برسد هم مهم است و اینکه زمان قبول این موقیعت رسیده است یا نه…همه و همه در ذهن آنتونی بالا و پایین میشود تا به نتیجه تلخش برسد و دست از لج بازی بردارد و در آغوش پرستاری غریبه همچون نوزادی بگرید.

این اثر نه تنها تلنگری برای درک این نقطه از زندگیست ، بلکه می تواند انسان امروز را به خود آورد که دست از قضاوت اعمال انسانی خود و دیگران بردارد و با واقعیت روبرو شود، شاید روال زندگی قدری آسوده طی شود.

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا